دعاي - پيامبر - دعا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دعا - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دعاي - پيامبر

آثار خشكسالي و قحطي بر مدينه سايه افكنده بود ، خطر فقر و تهيدستي و كمبود مواد غذائي همه مردم را تهديد ميكرد ، روزي در اين شرائط ، پيامبر ص خطبه نماز جمعه را ميخواند ، مردي از حاضران در وسط سخنراني آنحضرت برخاست و گفت بر اثر قحطي ، حيوانات و زنها به هلاكت رسيدند ، از درگاه خدا بخواه تا باران رحمتش را بر ما بباراند .

پيامبر ص همان لحظه ، دستهايش را به سوي آسمان بلند نمود ، و دعا كرد .

انس بن مالك ميگويد آسمان مانند شيشه ، صاف بود ، پس از دعاي آنحضرت ، از هر سو باد وزيد ، سپس پاره هاي ابر ، بر بالاي آسمان مدينه ظاهر شدند ، و به هم پيوستند و بارندگي شروع شد و تا جمعه آينده ادامه يافت ، شدت بارندگي وادامه آن باعث شد كه خانه هاي ما در خطر ويراني قرار گرفت ، روز جمعه فرا رسيد ، و پيامبر ص مشغول خطبه نمازجمعه بود ، همان مرد كه در جمعه قبل از قحطي سخن گفت و از پيامبر ص خواست دعا كند اين بار برخاست و گفت اي رسول خدا خانه هايمان خراب شد و قافله ها در بيابانها به گل نشستند ، از خدا بخواه بارانش را قطع كند .

پيامبر ص لبخند زد ، و چنين دعا كرد خدايا بارانت را بر اطراف مدينه بباران نه بر خود ما ، طولي نكشيد هواي مدينه صاف شد و باران بر اطراف مدينه باريد .

/ الفقه علي مذاهب الخمسه محمد جواد مغنيه ص 148 .

/ 24