عقل -و-مسئوليت - دیوانگی و جنون نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوانگی و جنون - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عقل -و-مسئوليت

گويند وقتي تمنجمين خبر دادند فلان روز باراني بارد كه هر كس قطره اي از آن نوشد ، ديوانه شود .

پادشاه به وزير امر داد انباري از آب كردند و در آن استوار ساختند تا با آب باران نياميزد .

باران موعود بيامد و مردمان مملكت از آن بياشاميدند و همگي ديوانه شدند ، مگر پادشاه و وزير كه با آب ذخيره همچنان عاقل ماندند و در اعمال و اقوال ديوانگان به حيرت و تاسف نگاه ميكردند .

عاقبت شاه از مشاهده آن اوضاع به جان آمده بوزير گفت هلاك كردن خويش نمي بايد ، ما نيز چون آنان شويم و مشكلات كنوني از پيش برخيزد .

وزير گفت چگونه چون آنان توان شد ؟ گفت از همان آب ما نيز مي آشاميم .

وزير رضا داد و چنين كردند و چون آن دو نيز ديوانه شدند از رنج و ناراحتي قبلي آسوده گشتند .

/ كاوشي در امثال و حكم

/ 14