علم و حکمت در قرآن و حدیث جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
تنها انسان را با راه تكامل خود آشنا مىكند بلكه او را در اين مسير حركت مىدهد و به مقصد اعلاى انسانيّت مىرساند . قرآن كريم با صراحت از اين نور سخن مىگويد : «آيا كسى كه مرده دل بود و زندهاش كرديم و براى او نورى پديد آورديم ، تا در پرتو آن در ميان مردم برود ، چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون آمدنى نيست؟» امام على عليهالسلام در باره اين نور و مهمترين خواص آن ، كه رساندن انسان به مقصد اعلاى انسانيّت است ، مىفرمايد : «عقلش را زنده داشته و نفسش را كشته است ، تا آنجا كه درشتىهايش خُرد و خشونتهايش نرم شده و نورى پر فروغ برايش درخشيدن گرفته است كه شاهراه توحيد را روشن سازد و در پرتوش راه پيموده شود . بدين سان درها يكى پس از ديگرى او را به آستان سلامت مطلق و براى اقامت جاويد مىراند و ثابت قدم و استوار در جايگاه امنيت و آسايش ثبات مىيابد؛ زيرا كه او قلب خود را به كار گرفت و پروردگارش را خشنود كرد» . آيات و احاديثى كه نورانيت انسان را مقدمه حركت صحيح او در جامعه و به سوى كمال مطلق مىدانند ، و يا علم را به نور تفسير مىكنند ، و يا علم را ملازم با ايمان به خدا و رسالت انبياى الهى ، و همراه با صفات پسنديده و اعمال شايسته مىدانند ، در واقع جوهر و حقيقت علم را توضيح مىدهند . دليل اين كه اين نور را، مغز علم و همه علوم رسمى را پوسته علم مىشماريم ، آن است كه ارزش علوم رسمى وابسته به آن است . جوهر علم است كه به علم ارزش حقيقى مىدهد؛ يعنى علم را در خدمت انسان و در جهت تكامل و بهروزى او قرار مىدهد و بدون آن نه تنها علم فاقد خواص و آثار علم مىشود ، بلكه تبديل به يك عنصر ضد ارزش و ضدّ انسانيّت مىگردد . اين است معناى آنچه بدان اشارت رفت كه ارزش حقيقت علم ، مطلق است و ارزش علوم رسمى ، مشروط . شرط ارزشمند بودن علوم رسمى اين است كه در