آيا برادرانيم؟
جاني شکسته دارم از دوستي گريزاندر باورم نگنجد بيداد از عزيزان
وايا ستيزه جويان با دشمنان ستيزند
آيا برادرانيم با يکديگر ستيزان
آه آن اميدها کو
چون صبح نوشکفته
تا حال من ببينند در شام برگ
ريزان
از جور دوست هرچند از پا افتادگانيم
ما را ازين گذرگاه اي عشق بر مخيزان