شيوه‏هاي تبليغ - عوامل شایستگی در تبلیغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوامل شایستگی در تبلیغ - نسخه متنی

غلامحسین اعرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيوه‏هاي تبليغ

گروهي از مبلّغان ما به شيوه‏هاي كهن پاي‏بند هستند و روش تبليغي آنان امروزي نشده است و لذا جذاب نمي‏باشند عده‏اي در هنگام بيش از حدّ لازم سخن ميرانند در حالي كه تحقيقات و تدبّرات كافي پيرامون موضوع ننموده‏اند.

در استفاده از آيات و احاديث و روايات گزينشي عمل مي‏كنند و تعادل فطري دين را مراعات نمي‏كنند. تصوّر مي‏كنند كه هر چه بيشتر از تقوي و پرهيزگاري و بي اعتباري و جيفه دنيا و بي‏رغبت‏تر كردن مسلمانان به ضروريات زندگي و نظام دنيوي بپردازند حق مطلب را بهتر اداء كرده‏اند اينان چون گزينشي عمل مي‏كنند، بسياري از آيات قرآن ناشناخته و مهجور و عمده قواعد و مقررات آسماني نظام حكومتي و اجتماعي و سياسي و مدني اسلام مورد بي‏توجهي قرار مي‏گيرد.

دو تبليغ است الف. شيوه كار خداوند و پيغمبر عزيز در نزول و ابلاغ آيات مراعات شود زيرا: «خير الكلام، ما قل و دلّ».

ب. با عنايت به آيه شريفه: «وَ اَمرُهُم شُوري بينهم». از نظرات متخصصان و دانشمندان علوم گوناگون براي نفوذ و تأثير بيشتر بهره گرفته شود. همچنين براي تبيين مفاهيم آيات علمي قرآن كريم از متخصّصان علوم مربوطه نظرخواهي شود.

ج. در تبليغ اسلام آن چنان كه خداوند امر فرموده است اصول فطرت كاملاً مراعات شود: «فَاَقِم وَجهَكَ للدّين حنيفا فِطرَ الّتي فَطَرالنّاس عَليْها لا تبديل لِخَلق اللّه‏ ذالِك الدّينَ القَيم وَ لكِنَّ اكثر النّاس لما يَعلَمُون»:

شناخت طبيعت و علوم طبيعي به خصوص شناخت فطرت انسان‏ها نيمي از شناخت دين است و انسان‏ها هم با عقايد و نظامات و فرهنگ‏هاي گوناگون در جهان پراكنده‏اند. لذا بايد امر تبليغات اسلامي را جهانشمول نمايند، پس جامعه‏شناسي و نژادشناسي و تاريخ و جغرافي‏شناسي و انسان‏شناسي براي تأثير تبليغات ضرورت دارد.

بر مبلغ است كه به گونه‏اي مفاهيم دين را مورد توجّه و عمل قرار داد كه با فطرت و طبيعت كاملاً هماهنگ باشد وگرنه دين پايدار نخواهد ماند. مردم مركّب از جسم و روح مي‏باشند و هر يك از اين دو جزو مقتضيات و نيازمندي‏هاي مربوط به خود را دارد پس نبايد دين را به اين منظور كه از انسانها فرشته پديد آيد به كار گرفت بلكه بايد بگونه‏اي به كار گرفت كه بشرها را بسمت انسانيت و انسان بسوي آدم شدن راهنما گردد.

/ 17