نقش و جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش و جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی (قدس سره) - نسخه متنی

سید ابوالفضل موسویان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

البته واضح است كه بيعتي ارزشمند است كه با اراده، آزادي و آگاهي صورت بگيرد، نه از روي اجبار و يا اغفال.

لذا علي عليه‏السلام بيعت مردم را بدون اكراه و اجبار مي‏داند و مي‏فرمايد:

«بايعني الناس غير مستكرهين و لا مجبرين بل طائعين مخيرين».48

از اين كلام علي عليه‏السلام معلوم مي‏شود كه اگر مردم به زور با آن حضرت بيعت كرده بودند. مخالفان مي‏توانستند عليه ايشان استدلال كنند. و در جاي ديگر مي‏فرمايد: «لم تكن بيعتكم اياي فلتة»49 بيعت شما با من ناگهاني [آنگونه كه با خليفه اول بيعت شد [نبود يعني اگر مردم بدون شناخت و آگاهي و مطالعه قبلي بيعت كرده بودند، ارزشي نداشت.

امام عليه‏السلام در جاي ديگري بيعت مردم را آزادانه و عاشقانه توصيف مي‏كنند:

«... و بلغ من سرور الناس ببيعتهم اياي ان ابتهج بها الصغير و هدج الكبير و تحامل نحوها العليل و حسرت اليها الكعاب».50

بنابراين مخالفت ائمه عليهم‏السلام و شيعيان با حاكمان وقت به اين دليل بوده است كه اوّلاً بيعت با آنها داراي ويژگيهاي ياد شده نبوده است و ثانياً خلافها و ظلمهايي كه انجام مي‏گرفته، هر انسان آزاده و متعهدي را به مخالفت با آنان بر مي‏انگيخته است.

شهيد صدر علت پذيرفتن بيعت از سوي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و وصي ايشان را، شخصيت دادن به امت و خلافت عمومي ملت مي‏داند:

«بيعت تاكيدي است از جانب پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و وصي‏اش بر شخصيت امت و دليل ديگري بر خلافت عمومي ملت است تا از طريق آن، حدود و مشخصات راه امت تعيين گردد و افراد خود را در تشكيلات اجتماعي سهيم بدانند و مسؤل پاسداري از آن باشند».51

3 - تشخيص مصالح اجتماعي با مردم است

يكي از عمده‏ترين موارد اختلاف بين حكومت و مردم در تشخيص مصالح جامعه است. هر دولتي كه تشكيل يافته مدعي شده است هدفش ترقي و تعالي و تأمين سعادت مردم مي‏باشد. يك سلطان مستبد و مطلق و نامحدود كه جز اقدامات بسيار ناچيز و جزئي براي اتباع خود به عمل نمي‏آورد بازهم در انظار عامه چنين وانمود مي‏كند كه همه مساعي خود را در راه خير و صلاح جامعه به كار مي‏برد.

بطور كلي هر گاه مصالح اجتماعي، صرف نظر از هر معني و تعبيري كه از آن كرده باشند به وسيله هيأت حاكمه، تعيين و اجرا مي‏شود نه از طرف مردم و افراد در موقعيت‏هاي فوق جز اين تكليفي ندارند كه حكم را بپذيرند و از آن اطاعت كنند. همين فرق اساسي است كه حكومت دموكراسي را از ساير انواع حكومتها ممتاز و مشخص مي‏سازد. زيرا مباني دموكراسي بر اين اصل استوار است كه تشخيص اين كه امري «به صلاح جامعه» هست يا نه، منحصراً در صلاحيت مردم است بنابراين، اصول اقدامات حكومت بايد به وسيله مردم تعيين شود.52 علي عليه‏السلام مي‏فرمايد:

«ما استنبط الصواب بمثل المشاوره».

/ 22