2 ـ پاسخگويي به مردم: - نقش و جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش و جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی (قدس سره) - نسخه متنی

سید ابوالفضل موسویان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«ولا تقولن اني مؤمر آمر فاطاع»97 يعني مگو اكنون كه من مسلطم از من فرمان راندن و از آنان اطاعت كردن.

و حتي به ديگران جرأت ابراز نظر مي‏دهند و لذا مي‏فرمايد

«فلا تكفوا عن مقاله بحق او مشورة بعدل فاني لست في نفسي بفوق ان اخطي»98

يعني پس، از سخن حق و پيشنهاد عدل دريغ مورزيد كه من در نزد خود برتر از آن نيستم كه خطا نكنم.

حضرت امام قدس‏سره اساساً منكر ديكتاتوري در اسلام هستند:

«در اسلام ديكتاتوري اصلاً در كار نيست، هيچ، ابداً، هيچ وقت نبوده و هيچ وقت نيست، هيچ وقت نخواهد بود».99

«حكومت اسلامي... حكومت ملي است، حكومت مستند به قانون الهي و به آراء ملت است. اين طور نيست كه با قلدري آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را، با آراء ملت مي‏آيد و ملت او را حفظ مي‏كند و هر روز هم كه خلاف آراء ملت عمل بكند قهراً ساقط است و ملت ايران هم او را كنار مي‏زند».100

2 ـ پاسخگويي به مردم:

حاكم در تفكر اسلامي نبايد چيزي را از مردم مخفي كند مگر بعضي از مسايل نظامي را، زيرا اسرار نظامي بايد مخفي بماند تا دشمن نتواند به جامعه اسلامي ضربه‏اي وارد كند. لذا اميرالمؤمنين عليه‏السلام به مالك مي‏فرمايد:

«و ان ظنت الرعيه بك حيفاً فاصحر لهم بعذرك و اعدل عنك ظنونهم باصحارك فان في ذلك رياضة منك لنفسك و رفقاً برعيتك و اعذاراً تبلغ به حاجتك من تقويمهم علي الحق»101

يعني هرگاه مردم نسبت به تو گمان بد برند، افشاگري كن و عذر خويش را در مورد آنچه موجب بدبيني شده، آشكارا با آنان در ميان گذار و با صراحت بدبيني ايشان را از خود بر طرف كن، زيرا اين گونه صراحت، سبب تربيت اخلاقي تو و مدارا و ملاطفت با مردم است و توجيه كردن ايشان و اين بيان عذر، تو را به مقصودت در سير دادن آنان، به حق مي‏رساند.

در اين كلام اميرالمؤمنين نكاتي قابل تأمل و دقت است

1- مسؤولين موظفند بطور علني و آشكارا دلايل قانع كننده‏اي بر اعمال و رفتار خود براي مردم بيان كنند.

2- اخلاق و روحيه مستكبران و مستبدان تاريخ ـ كه خود را پاسخگوي مردم نمي‏دانند و شأن خود را «لا يسئل عنهم» كه فقط ويژه خداوند است، مي‏دانند ـ از حاكم اسلامي بايد دور باشد.

3- اين پاسخگويي موجب نزديكي مردم به حاكم مي‏شود.

4- و در نتيجه حاكم را در انجام رسالت خويش كه سير دادن مردم به سوي حق است، كمك مي‏كند.

ناپلئون بناپارت اين نتيجه را اين گونه مورد توجه قرارداده:

«عدالت و اقدامات خير كافي نيست. بلكه مردم نيز بايد قانع شوند. قدرت بر افكار عمومي استوار است. حكومت چيست؟ اگر افكار عمومي را در اختيار ندارد، هيچ».102

فصل سوم: وظايف مردم در امور سياسي

از آنچه بر عهده مردم است، گاه تعبير به حق شده است و گاه به وظيفه. علي عليه‏السلام در بعضي از كلمات خودشان، سخن از حق متقابل مردم و حكومت نموده و مي‏فرمايند:

«ايها الناس ان لي عليكم حقا ولكم علي حق»103

/ 22