نقش و جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش و جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی (قدس سره) - نسخه متنی

سید ابوالفضل موسویان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استنباط راه درست در هر باب به چيزي مثل مشورت كردن با عقلا نمي‏تواند باشد.53

آيات مشورت و روايات اين باب و سيره پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله كه در بحث وظايف حاكم خواهد آمد، نشانگر اهميتي است كه دين به رأي و نظر مردم در مسايل حكومتي داده است. پيامبر در بسياري از موارد با مردم مشورت نمود، و در بعضي از جاها بر خلاف نظر خودشان، رأي مردم را مقدم داشته‏اند مثل غزوه احد.

حضرت امام قدس‏سره تشخيص مصالح جامعه را مربوط به خود مردم مي‏دانند و در همين رابطه به نكاتي نيز توجه داده‏اند:

1-3- تعيين سرنوشت هر قوم و ملتي با خود آنان است نه ديگران ـ امام در 21 بهمن سال 57 در بهشت زهرا به صراحت اعلام فرمودند:

«سرنوشت هر ملتي به دست خودش است... چه حقي داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟... چه حقي داشتند كه براي ما سر نوشت معين كنند؟ هر كس سرنوشتش با خودش است مگر پدرهاي ما ولي ما هستند؟»54

بنابراين هر نسلي در هر عصري خود بايد رژيم سياسي، حاكمان خود را آنگونه كه خود مي‏خواهند تعيين كنند و لذا تصريح مي‏كنند:

«مردم احتياج به قيم ندارند»55 و «تعيين نظام سياسي با آراء مردم خواهد بود، ما طرح جمهوري اسلامي را به آراء عمومي مي‏گذاريم»56

2-3- تعيين مصالح جامعه با اكثريت آنان است ـ «لا مظاهرة اوثق من مشاورة» نيست احتياط وپشت قوي كردني محكمتر از مشورت كردن57 به اين معني كه هرگز اقليت جامعه نمي‏تواند با اين ادعا كه بهتر از اكثريت مي‏فهمد نظراتش را بر آنان تحميل كند گرچه بعضي تشخيص مصالح را با مردم نمي‏دانند و مي‏گويند:

«مقام امام نسبت به امت، مقام ولي و قيم است نسبت به مولي عليه به اين معني كه اداره امور مولي عليه به عهده ولي است و در هر جا كه مصالح امت (بما هو امه) اقتضا مي‏كند اداره آن با ولي ايشان است و اختيار از آنها مسلوب مي‏باشد و در اينجا رضايت و كراهيت امت مدخليتي در اختيار ولي ندارد. چرا كه خداوند ولي را بر امت ولي قرار داده و تصميماتش در حق امت نافذ است و اساساً مقتضاي ولايت عدم اختيار مولي عليه است».58

اين نظر علاوه بر اين كه با سيره پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و امامان عليهم‏السلام مخالفت دارد با صريح بعضي از متون ديني كه بعداً به آنها اشاره خواهد شد، مخالفت دارد.

حضرت امام قدس‏سره معتقد بودند مردم حتي اگر از نظر حاكمان، مصالح خودشان را تشخيص ندهند، بازهم بايد رأي آنها حاكم باشد و لذا فرمودند:

«دموكراسي اين است كه آراء اكثريت و آن هم اين طور اكثريت معتبر است، اكثريت هرچه گفتند آرايشان معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد، شما ولي آنها نيستيد كه بگوييد كه اين به ضرر شماست». و در ادامه مي‏فرمايند «شما آن مسايلي كه مربوط به وكالتتان است و آن مسيري كه ملت ما دارد، روي آن مسير راه برويد ولو عقيده‏تان اين است كه اين مسيري كه ملت رفته، خلاف صلاحش است. خوب باشد، ملت مي‏خواهد، اين طور بكند به من و شما چكار دارد؟ خلاف صلاحش را مي‏خواهد انجام بدهد، ملت رأي داده و رايي كه داد متبع است»59 «تخلف از ملت براي هيچيك از ما جائز نيست»60

3-3- آراء عمومي خطا نمي‏كند ـ «ماضل من استشار» گمراه نشود هر كه مشورت كند61 «المستشير علي طرف النجاح»- مشورت كننده بر جانب رستگاري است يعني كسي كه در كارها مشورت كند و آنچه صلاح دانند بكند مشرف بر رستگاري است و غالب اين است كه او رستگار شود و زيان و خسراني نكند.62

بالاخره بر اين نكته حضرت امام قدس‏سره اينگونه تصريح مي‏كنند كه:

«قهراً مردم وقتي آزاد هستند، يك نفر صالح را انتخاب مي‏كنند و آراء عمومي نمي‏شود خطا بكند».63

فصل دوم: وظايف حاكم در دخالت دادن مردم

حاكم با همه شرايطي كه بايد دارا باشد در متون ديني براي او وظايفي تعيين شده است كه بايد مردم را در امور سياسي دخالت دهد. از آنجا كه اين وظايف براي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله قرار داده شده است، ديگران به طريق اولي موظف به رعايت آنها مي‏باشند. لذا به اين وظايف اشاره مي‏كنيم:

/ 22