بیشترلیست موضوعات نقش و جايگاه مردم در انديشه سياسي اسلام و امام خميني قدسسره چكيده مقدمه سير انديشه نقش مردم در حكومت جايگاه مردم در انديشه سياسي اسلام 1 - رضايت مردم 2 - پذيرش بيعت 1 ـ وظيفه مشورت با مردم 2 ـ پاسخگويي به مردم: فصل سوم: وظايف مردم در امور سياسي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
استنباط راه درست در هر باب به چيزي مثل مشورت كردن با عقلا نميتواند باشد.53آيات مشورت و روايات اين باب و سيره پيامبر صلياللهعليهوآله كه در بحث وظايف حاكم خواهد آمد، نشانگر اهميتي است كه دين به رأي و نظر مردم در مسايل حكومتي داده است. پيامبر در بسياري از موارد با مردم مشورت نمود، و در بعضي از جاها بر خلاف نظر خودشان، رأي مردم را مقدم داشتهاند مثل غزوه احد.حضرت امام قدسسره تشخيص مصالح جامعه را مربوط به خود مردم ميدانند و در همين رابطه به نكاتي نيز توجه دادهاند:1-3- تعيين سرنوشت هر قوم و ملتي با خود آنان است نه ديگران ـ امام در 21 بهمن سال 57 در بهشت زهرا به صراحت اعلام فرمودند:«سرنوشت هر ملتي به دست خودش است... چه حقي داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟... چه حقي داشتند كه براي ما سر نوشت معين كنند؟ هر كس سرنوشتش با خودش است مگر پدرهاي ما ولي ما هستند؟»54بنابراين هر نسلي در هر عصري خود بايد رژيم سياسي، حاكمان خود را آنگونه كه خود ميخواهند تعيين كنند و لذا تصريح ميكنند:«مردم احتياج به قيم ندارند»55 و «تعيين نظام سياسي با آراء مردم خواهد بود، ما طرح جمهوري اسلامي را به آراء عمومي ميگذاريم»562-3- تعيين مصالح جامعه با اكثريت آنان است ـ «لا مظاهرة اوثق من مشاورة» نيست احتياط وپشت قوي كردني محكمتر از مشورت كردن57 به اين معني كه هرگز اقليت جامعه نميتواند با اين ادعا كه بهتر از اكثريت ميفهمد نظراتش را بر آنان تحميل كند گرچه بعضي تشخيص مصالح را با مردم نميدانند و ميگويند:«مقام امام نسبت به امت، مقام ولي و قيم است نسبت به مولي عليه به اين معني كه اداره امور مولي عليه به عهده ولي است و در هر جا كه مصالح امت (بما هو امه) اقتضا ميكند اداره آن با ولي ايشان است و اختيار از آنها مسلوب ميباشد و در اينجا رضايت و كراهيت امت مدخليتي در اختيار ولي ندارد. چرا كه خداوند ولي را بر امت ولي قرار داده و تصميماتش در حق امت نافذ است و اساساً مقتضاي ولايت عدم اختيار مولي عليه است».58اين نظر علاوه بر اين كه با سيره پيامبر صلياللهعليهوآله و امامان عليهمالسلام مخالفت دارد با صريح بعضي از متون ديني كه بعداً به آنها اشاره خواهد شد، مخالفت دارد.حضرت امام قدسسره معتقد بودند مردم حتي اگر از نظر حاكمان، مصالح خودشان را تشخيص ندهند، بازهم بايد رأي آنها حاكم باشد و لذا فرمودند:«دموكراسي اين است كه آراء اكثريت و آن هم اين طور اكثريت معتبر است، اكثريت هرچه گفتند آرايشان معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد، شما ولي آنها نيستيد كه بگوييد كه اين به ضرر شماست». و در ادامه ميفرمايند «شما آن مسايلي كه مربوط به وكالتتان است و آن مسيري كه ملت ما دارد، روي آن مسير راه برويد ولو عقيدهتان اين است كه اين مسيري كه ملت رفته، خلاف صلاحش است. خوب باشد، ملت ميخواهد، اين طور بكند به من و شما چكار دارد؟ خلاف صلاحش را ميخواهد انجام بدهد، ملت رأي داده و رايي كه داد متبع است»59 «تخلف از ملت براي هيچيك از ما جائز نيست»603-3- آراء عمومي خطا نميكند ـ «ماضل من استشار» گمراه نشود هر كه مشورت كند61 «المستشير علي طرف النجاح»- مشورت كننده بر جانب رستگاري است يعني كسي كه در كارها مشورت كند و آنچه صلاح دانند بكند مشرف بر رستگاري است و غالب اين است كه او رستگار شود و زيان و خسراني نكند.62بالاخره بر اين نكته حضرت امام قدسسره اينگونه تصريح ميكنند كه:«قهراً مردم وقتي آزاد هستند، يك نفر صالح را انتخاب ميكنند و آراء عمومي نميشود خطا بكند».63فصل دوم: وظايف حاكم در دخالت دادن مردمحاكم با همه شرايطي كه بايد دارا باشد در متون ديني براي او وظايفي تعيين شده است كه بايد مردم را در امور سياسي دخالت دهد. از آنجا كه اين وظايف براي پيامبر صلياللهعليهوآله قرار داده شده است، ديگران به طريق اولي موظف به رعايت آنها ميباشند. لذا به اين وظايف اشاره ميكنيم: