بیشترلیست موضوعات نقش و جايگاه مردم در انديشه سياسي اسلام و امام خميني قدسسره چكيده مقدمه سير انديشه نقش مردم در حكومت جايگاه مردم در انديشه سياسي اسلام 1 - رضايت مردم 2 - پذيرش بيعت 1 ـ وظيفه مشورت با مردم 2 ـ پاسخگويي به مردم: فصل سوم: وظايف مردم در امور سياسي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
بعد شهيد مطهري انديشه سياسي اسلام را اين گونه توضيح ميدهند:«از نظر فلسفه اجتماعي اسلامي، نه تنها نتيجه اعتقاد به خدا، پذيرش حكومت مطلقه افراد نيست و حاكم در مقابل مردم مسؤليت دارد. بلكه از نظر اين فلسفه، تنها اعتقاد به خداست كه حاكم را در مقابل اجتماع مسؤل ميسازد و افراد را ذيحق ميكند و استيفاي حقوق را يك وظيفه لازم شرعي معرفي ميكند».19حضرت امام قدسسره از اين كه حكومتها از دين براي مطامع شيطاني خود سوءاستفاده ميكنند چنين ميگويند:«بايد ملت از تبليغات پوچ دستگاه [رژيم شاه] اغفال نشود، اينها در عين حال كه مخالفت خود را با اسلام و احكام آن روز افزون ميكنند، براي اغفال ساده لوحان، در دستگاه تبليغاتي مراسم خواندن دعاي كميل، سينه زني و زنجير زني پخش ميكنند، احكام قرآن كريم را نقض و خود آن را چاپ و منتشر ميكنند».20به هر حال سوءاستفادههايي كه در طول تاريخ با اين عنوان (حكومت الهي) شده كم نبوده است. در بسياري از موارد مشروعيت الهي در مقابل مشروعيت مردمي و به جهت زير پا نهادن حقوق مردم مطرح گرديده است كليسا اين نظر را تقويت مينمود؛ آنان ميگفتند: سلطان «ظل الله» است و سلاطين از جانب خداوند مأمور اداره مردم هستند و تنها در برابر خداوند مسؤل بوده اين مأموريت الهي قدرت آنان را مشروع ميسازد و مردم موظف به اطاعت هستند.مرحوم نائيني به اين نكته متفطن بودهاند و در مورد استبداد ديني و اين كه جباران خود را به صفات الهي متصف ميكنند، چنين ميگويد:«از اين جهت طريق علاج مسدود و تخليص از اين ورطه متعذر به نظر ميآيد، لكن معهذا چون «فاعليت مايشاء» و «حاكميت مايريد» و «قاهريت بر رقاب» و «لايسئل عما يفعل» و «شريك الباري» بودن جبابره و طواغيت نه مطلبي است كه در هيچ شريعت و دين و مذهب و كتابي، فضلاً از دين قويم اسلام و خاصه بر مذهب اماميه، لباس مشروعيتش توان پوشانيد».21و كواكبي در اين باره ميگويد:«تاريخ نشان ميدهد كه هيچ مستبدي نباشد جز اين كه از بهر خويش صفت قدسي اخذ نمايد تا به خداوند شريك شود».22بنابراين حكومت اگر چه واقعاً منشايي الهي داشته باشد - به دليل اين كه موجب سوءاستفاده شيادان نگردد- بايد از همان شيوه و اصول پذيرفته شده براي مردم، كه بطور طبيعي موجب استحكام نظام و دستيابي به اهداف عالي ميگردد، بهره جويد و از همين رو ميتوان پيبرد به علت اين كه چرا در متون ديني اينهمه به مردم توجه شده و عملاً پيامبر صلياللهعليهوآله و امامان عليهمالسلام به رأي و رضايت آنان اهميت ميدادهاند.اينك به بعضي از عناويني كه در متون ديني موجود است و مؤيد اين سيره عقلايي است اشاره ميكنيم.