ايرادهاي طرح شده بر اين راه حل:1. اين نظريه مبتني بر پذيرش وجودي به نام «خداوند» در جهان هستي است و هيچ گونه كاربردي براي انسانهاي ملحد و يا شكاك ندارد، علاوه بر اين مسأله قيامت نيز ميبايست مبرهن گردد، چرا كه بعضي اديان معتقد به قيامت نيستند و يا اهتمام و تأكيدي به آن نميورزند كه اين جا ميتوان به آيين «يهوديت» اشاره كرد.در پاسخ اين اشكال بايد گفت نظريه «جبران» يك راه حل ديني و كلامي است كه شالودهاش بر خداباوري استوار است و مخاطبان آن متديناني هستند كه نه تنها به وجود «خدا» اذعان دارند، بلكه خداي مورد پرستش خود را داراي صفات كمالي چون عدالت و خيرخواهي ميدانند و بر اين باور و اعتقاد خود نيز ادلهاي نظير برهان «صديقين» را اقامه كردهاند. اين برهان نه تنها اصل وجود خدا را اثبات ميكند بلكه مثبت خيرخواهي و عدم صدور فعل قبيح و ظلم از خداوند است، بنابراين اين نظريه ميتواند از شبهه و سؤالهايي كه بر خدا باوران پديدار ميگردد، پاسخ قانع كنندهاي ارائه دهد، هرچند كه اين راه حل براي انسان ملحد و شكاك كارگر نيست، اما متكلمان و فلاسفه متأله براي پاسخ عقلي صرف از اشكال شر برهان «لمي» آوردند كه تبيين آن پيشتر گذشت.482. دومين اشكالي كه متوجه اين راه حل ميشود اين است كه به هرحال درد و رنج و شري ـ هرچندظاهري ـ در اين عالم كنوني كه مخلوق الهي است رسوخ كرده است، و انسانهاي بيشماري يافت ميشوند كه مبتلا به انواع آلام و مصائب هستند و راه حل فوق نيز براين مسأله اذعان دارد، لذا اشكال به اين صورت مطرح ميشود كه چرا خداوند قادر و خيرخواه مطلق و عالم همهدان شالوده جهان را به گونهاي نريخت كه حتي اين شرور ابتدايي ـ و به قول طرفداران اين ديدگاه شرور ظاهري ـ نيز به عالم الهي رسوخ نكند؟ و انسانها از اين آلام و مصائب نجات پيدا كنند.به بيان ديگر، اگر پاداش اخروي در مقابل آلام و مصائب دنيوي را (اصل عوض و انتصاف) بپذيريم از آن استفاده نميشود كه ماهيت درد والم در دنيا تغيير كند، درد و رنجي كه شخص متألم تحمل كرده و روزها بل سالها زجر آن را كشيده است، مسأله عوض هيچ گونه اثري در تحمل دردهاي او ندارد و آن را بر طرف نميكند. جان هاسپرز درباره اين اشكال ميگويد:«اما اگر من اعتقاد به جهان آخرت شما را بپذيرم، اين پذيرش، شرور اين جهان را بر طرف نخواهد كرد»يكي از صحنههاي بسيار شرارت بار اين جهان كه داستايوسكي 49 در يكي از آثارش چنين آورده است:«او يك افسرنظامي را كه مرض ساديسم دارد، در نظر گرفته كه بچهاي را جلوي گرگها انداخته و قطعه قطعه شده است، شما ميگوييد اين افسر با اين عمل جنايت آميز خود در جهنم عذاب خواهد ديد، اما جهنم چه فايدهاي براي بچهاي كه قبلاً شكنجه شده است، دارد و چه خيري به او ميرساند؟ آن شر اتفاق افتاده است و حتي قادر مطلق نيز نميتواند امري را كه اتفاق افتاده است، كاري كند كه اتفاق نيفتد، هيچ چيز در آينده نميتواند اين عمل شنيع را جبران كند، اين حادثه لكه ننگي برتاريخ جهان باقي ميگذارد به گونهاي كه هيچچيزي حتي عذاب هميشگي شخص مجرم، نميتواند آن را پاك كند».50جان هيك نيز درباره نظر مخالفان ميگويد: