تذكار - مسأله شر از دیدگاه متکلمان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسأله شر از دیدگاه متکلمان - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از ميان پيامبران، حضرت سليمان به خاطر تمكّن و سلطنتش از همه پيامبران ديرتر به بهشت داخل مي‏شود.

«آخر الانبياء دخولاً الجنة سليمان بن داود لمكان ملكه».27

در روايتي از فقرا به عنوان احبا الهي ياد شده است.

«قال موسي عليه‏السلام : يا ربّ من احباؤك حتي احبّهم لاجلك؟ فقال: كل فقير فقير».28

در روايتي ديگر از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نقل شده كه اكثر اهل بهشت را فقرا و اكثر اهل جهنم را اغنيا تشكيل مي‏دهند:

«اطلعت في الجنة فرأيت اكثر اهلها الفقراء و اطلعت في النار فرأيت اكثر اهلها الاغنياء».29

و سرانجام فقرا در قيامت محروميت خود را از نعمتهاي دنيوي چنين اعلام مي‏كنند:

«خدايا اهل دنيا در ماديات با همديگر مسابقه گذاشتند با زنان [كذايي] ازدواج كردند، لباسهاي نرم پوشيدند، غذاهاي آنچناني خوردند و در خانه‏هاي كذايي ساكن شدند و از ماشين‏هاي مدل بالا استفاده كردند، خدايا به ما هم در اين قيامت مانند آنها عطا فرما».

خداوند متعال در استجابت دعاي آنها مي‏فرمايد كه هفتاد مرتبه بالاتر از آنها را به شمار عطا مي‏كنيم:

«ولك ولكل عبد منكم مثل ما اعطيت اهل الدنيا منذ كانت الدنيا الي ان انقضت الدنيا سيعون ضِعفا».30

مثلاً انساني كه وارد بازار ميوه فروشان مي‏شود و قدرت خريد بيشتر ميوه‏جات را ندارد و در دلش آهي از روزگار مي‏كشد، خداوند به هر آنچه مي‏بيند اما نمي‏تواند بخرد، حسنه‏اي اعطا مي‏كند. امام صادق عليه‏السلام خطاب به يكي از اصحابش فرمود:

«اما تدخل السوق؟ اما تري الفاكهة تباع؟ والشي‏ء مما تشتهيه؟ فقلتُ: بلي، فقال عليه‏السلام : اما ان لك بكل ما تراه فلاتقدر علي حسنة».31

از همه اينها مهمتر معذرت خواهي خداوند منّان از فقرا در قيامت است كه طبق روايت خداوند مانند معذرت خواهي برادر از برادر، از فقرا معذرت خواهي مي‏كند و در مقابل فقر فقير نعمتهاي بي‏كراني اعطا مي‏فرمايد:

«ان الله جل ثناؤه ليعتذر الي عبده المؤمن المحوج في الدنيا كما يعتذر الاخ الي اخيه الحديث».32

تذكار

در اينجا بايد به اين نكته اشاره شود كه از اين روايتها تشويق به فقر به هيچ وجه استفاده نمي‏شود، بلكه مراد روايت اين است كه اگر بنا به عللي انسان زندگي فقيرانه داشته باشد و نتواند خود را از آفت فقر ـ كه در بعضي روايتها از آن به زمينه كفر تعبير شده است ـ نجات دهد. از اين بابت نبايد خود و يا خداوند را مذمت كند، چرا كه عالم در همين دنيا خلاصه نمي‏شود. و برفهاي زمستانه آن آب خواهد شد تا دريچه بهار زندگي براي محرومان در فرداي ديگر گشوده شود.

3. دليل عقلي

متألهان اعم از متكلمان و فلاسفه بعد از اثبات عقلي واجب الوجود از همين عنوان وصف استغنا و قدرت مطلق و همچنين علم همه‏دان واجب الوجود را استنتاج مي‏كنند، چرا كه در صورت كرانمند بودن اوصاف كمالي الهي عنوان «واجب الوجود» بر آن صدف نمي‏كند و اين خلاف فرض است، بنابراين خداوند غني و عالم مطلق است.

/ 16