بیشترلیست موضوعات مسأله شر از ديدگاه متكلمان تقرير شبهه نظريه متكلمان (جبران) تذكار چكيده ديدگاه متكلمان شر امتحان الهي شرور كيفر اعمال 2. روايتها تذكار راه حل جبران از ديدگاه مغربيان تحليل و ارزيابي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
«هم چنين اختلافات لاينحلي هست در باب اين كه آيا چنين فرايند آفرينشگرانهاي كه توأم با رنج و درد است ميتواند نمايانگر خير الهي باشد، اگر چه اين فرآيند به گونهاي خير نامتناهي و مطلق منتهي گردد؟»51لاكشانتيوس مرافعهگر مسيحي درباره عدم جبران آلام دنيوي ميگويد:«هيچچيز، جبرانگر رنج و آلام انسان در اين جهان نيست در واقع اين نوعي مسامحه است كه بگوييم اين پاداش، آن مصايب را جبران ميكند، اين پاداش چيزي است جدا و درد و رنج سابق هم چيزي است كه جدا به هرحال بيسبب آن را تحمل كرده است».52در پاسخ هاسپرز و همانديشان او بايد گفت متكلمان و متألهان نميخواهند با قول به ديدگاه جبران، شرور و يا شدت آلام دنيوي را ناديده بگيرند بلكه بالعكس معتقدند كه هرچه شدّت و حدّت درد و رنج بيشتر باشد به همين تناسب پاداش و اجر اخروي نيز بيشتر ميشود. آنچه متألهان ميخواهند آن را با تمام جهد و كوشش فراوان اثبات كنند عدم ناسازگاري وجود شرور در عالم با صفات كمالي الهي نظير عدالت، حكمت، جود و خير خواهي است كه به نظر ميرسد ادله ايشان نيز براي اثبات مدعي كافي باشد.53فلسفه وجودي اين همه آلام و مصائب در دنيا چيست؟ علم و معرفت به پاسخ آن و يا ناشناخته ماندن آن هيچ گونه خدشهاي به مدعاي متكلمان (عدم ناسازگاري شرور با صفات خدا) وارد نميكند.بلي اگر مخالفان انديشههاي ديني توانستند اثبات كنند كه شرور و مصائب دنيوي براي اشخاص دردمند هيچ مصلحت و خيري را ـ در دنيا يا آخرت ـ دربر ندارد، بلكه به ضرر و زيان متألمان تمام خواهد شد، در اين صورت ميتوان بر ادعاي تعارض و تنافي مسأله شر با صفات الهي صحهگذاشت، لكنمخالفان تاكنون دليلي براين مدعاي خود ارائه ندادهاند تامورد كنكاش قرار گيرد.علاوه بر اين، از سوي متألهان نيز براي فلسفه وجودي شرور در عالم، غايتها و انگيزهاي مختلفي ذكر شده است كه هر چند كليت آنها نميتواند مورد پذيرش قرار گيرد، اما ميتوان آنها را به طور نسبي پذيرفت كه به مواردي از آن اشاره ميشود.الف ـ شرور لازمه عالم طبيعتبه اين معني كه قسمتي از شرور عالم لازمه مادي بودن آن است مثلاً وجو آتش و آب كه احدي در خير و منافع بيشمار آن ترديدي به خود راه نميدهد. در بعضي مواقع موجب تحقق آلام و مصايب و شروري ميشود. مثلاً در اثر آتش يا آب كشي ميسوزد يا غرق و خفه ميشود و يا منافع عظيمي به خاطر آتش سوزي يا سيل از دست انسان ميرود، با وجود اين باز كسي در آفرينش آن به خداوند اعتراض نميكند، چرا كه بديهي است كه وجود آتش و آب با خطرات اندكي كه در آن دو نهفته است، همراه ميباشد.ب ـ شرور لازمه تعالي روح انسانياين نظريه به اين نكته اشاره ميكند كه انسان نخست بايد به اين سئوال پاسخ دهد كه غايت و هدف آفرينش و زندگي او در اين عالم مادي چيست؟ اگر هدف خداوند از زندگي انسان در اين دنيا سود جويي و كامروايي و در يك كلام خوشگذراني انسان در اين دنيا باشد، بايد اعتراف كرد كه اين همه كاستيها و شرور با اين غايت منافات دارد.اما اگر هدف خداوند از اين جهان آرمگه ابدي انسان نباشد بل سكوي پرش و اوج انسان به سعادت ماوراء طبيعت باشد، در اين صورت نميتوان به صرف مشاهده شرور و كثريها ادعاي ناهمخواني شرور را با هدف فوق سر داد، چرا كه اصولاً غايت فوق بدون گذر از جاده محن و شدايد و فراز و نشيتهاي آن ناممكن است. بنابراين اگر خود انسان بخواهد و اهتمام ورزد به نظر ميرسد كه اين جهان براي پرورش و تعالي و جلا دادن روح محل مناسبي باشد. همانطور كه حكماي بزرگي از جمله ايرنائوس فيلسوف نامي سده سوم ميلادي به اين نكته اشاراتي داشتند. وي معتقد است: