مسأله شر از دیدگاه متکلمان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسأله شر از دیدگاه متکلمان - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام صادق عليه‏السلام در توجيه نقصهاي بدني مانند نابينايي و ناشنوايي مي‏فرمايد: خداوند در آخرت به چنين اشخاصي در صورت بردباري و صبر، چنان پاداشي اعطا مي‏كند كه اگر بين بازگشت به دنيا و تحمل دوباره همين مصائب و باقي ماندن در آخرت مخيّر باشند، بازگشت به بلايا را انتخاب مي‏كنند تا اجرشان مضاعف گردد.

«ثم للذين ينزل بهم هذه البلايا من الثواب بعد الموت ان شكروا و اتابوا ما يستصغرون معه ماينالهم منها، حتي انهم لو خيّروا بعد الموت لاختاروا ان يردّوا الي البلايا ليزدادوا من الثواب»18

امام رضا عليه‏السلام در فلسفه وجودي انواع مرض مي‏فرمايد:

«المرض للمؤمن تطهير و رحمة و للكافر تعذيب و لعنة و ان المرض لايزال بالمؤمن حتي لايكون عليه ذنب».19

درباره تب و سردرد وارد شده است:

«ان المؤمن اذا حمّي واحدة تناثرت الذنوب منه كورة الشجر فان انّ علي فراشه فأنيته تسبيح و صياحة تهليل و تقلّبه علي فراشه كمن يضرب بسيفه في سبيل الله».20 «صداع ليلة تحطّ كل خطيئة الا الكبائر»21

بنابراين وقتي به آلام و شرور از ديدگاه عرشي بنگريم اين مطلب دستگيرمان خواهد شد كه شرور متضمن معاني ژرف و موجهي هستند و بي‏معني دانستن شرور از ديدگاه «مذهب» حكايت از عدم شناخت مذهب مي‏كند.22

ج ـ فقر

فقر و ناداري يكي ديگر از ناهنجاريهاي جامعه بشري را تشكيل مي‏دهد و وجود فاصله طبقاتي آن هم به فاصله زياد در بين اقشار مختلف جامعه ـ كه همه مخلوق الهي بشمار مي‏روند ـ شبهه‏ها و سؤالهاي متعددي را متوجه اوصاف كمالي الهي مي‏كند و به قول شاعر: ما در اين مقام درصدد تحليل و بررسي علل به وجود آمدن فقر اقتصادي و مسائل مرتبط به آن نيستيم كه آيا خود انسان به تنهايي مقصّر است يا نه؟ اما در اين بين شكي وجود ندارد كه فعلاً در جهان خدا شرور و آلامي از اين كانال رسوخ يافته و مستمندان و فقرا در عذاب جسمي و روحي به سر مي‏برند و چه بسا بعضي نيز به خاطر عدم تأمين معيشت خانواده خود، دست به انتحار هم بزنند.

در حل اين شبهه نمي‏توان به راه حلهاي فلسفي گذشته استناد ورزيد بلكه به نظر مي‏رسد بازگره اشكال را با تمسك به روايتهاـ كه خاستگاه اصل «عوض» و «انتصاف» است ـ گشود، كه اين جا به اختصار اشاره مي‏شود:

در روايتها به انسانهاي فقير و تهيدست كه دستشان از منافع و لذتهاي بيشتر اين دنيا كوتاه است وعده جبران و بشارت اعواض مضاعف داده است و به ستودن و ستايش فقرا پرداخته است كه به بعضي از آنها اشاره مي‏شود.

از پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نقل شده است كه فرمود: «الفقر فخري و به افتخر».23

حضرت در دعايي درخواست مي‏كند كه به شكل مسكين احياء و اماته گردد و با مساكين محشور شود: «اللهم احييني مسكينا وامتني مسكينا و احشرني في زمرة المساكين».24

در روايتي معصوم عليهم‏السلام فقر را در حكم شهادت ذكر مي‏كند: «والفقر عندالله مثل الشهادة».25 در روايتهاي مختلف به ورود فقرا به بهشت پيش از اغنيا و بدون حساب اشاره شده است. امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد:

«ان فقراء المسلمين يتقلّبون في رياض الجنة قبل اغنيائهم باربعين خريفا».26

/ 16