بیشترلیست موضوعات پيوند دين و حكومت در انديشه مسلمانان معناى پيوند دين و دولت: سيره خلفاء امامان شيعه و سياست: سيره امامان در يك نگاه: حكومت اسلامى انگيزه نهضتهاى علوى تلاش علماء و بزرگان شيعه براى به دست آوردن قدرت سياسى پيشينه تفكر جدايى دين از حكومت: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
(فقهايى را منصوب كردند كه فقه اهل بيت را به مردم تعليم دهند و شهريه و حقوق اختصاصى ساليانه اى براى آنها مقرر ساختند و به متعلمين و كسانى كه براى استماع حديث حضور به هم مى رساندند وجوه و مبالغ آبرومندى مى پرداختند.)68فقيهان و عالمان شيعى با استفاده از اين فرصت گرانبها به كمك فاطميان شتافتند و با همفكرى در كارهاى فرهنگى و سياسى توانستند احكام اسلام را در شرق افريقا پياده كنند و مذهب اهل بيت را در مصر و … بگسترانند. قاضى نعمان از فقهايى بود كه در اوائل دولت فاطميان به آنان پيوست و در طول زندگى خود پستهاى فرهنگى و سياسى گوناگونى را عهده دار گرديد. او با احاطه علمى و سياسى فراوانى كه داشت در هماهنگى دين و دولت در مصر نقش برجسته اى ايفا كرد و نظام دولت را برابر فقه شيعى سامان داد.69كتاب (دعائم الاسلام) نوشته قاضى نعمان منشور سياسى و فرهنگى دولت فاطمى بود. دولت حمدانيان در شام نيز فرصت گرانبهايى بود كه عالمان براى نشر اسلام و تقويت شعائر علوى به كمك آن شتافتند و توانستند با همكارى سياسى و فرهنگى با حمدانيان حكومتى را بر پايه ارزشهاى شيعى استوار سازند. در حكومت سيف الدوله حمدانى علماء بسيارى به حلب آمدند از جمله آنان شريف ابو ابراهيم جدّ بنى زهره بود. علماى بنى زهره: مرجع در فتوا بودند و امور فرهنگى و دينى آن ديار را سامان مى بخشيدند70 همين همكارى را علماء با دولت بنى عمار در طرابلس داشتند. قاضى ابن براج مولف (المهذّب) كه فقيهى بلندآوازه بود و در مدرسه سيد مرتضى پرورش پيدا كرده بود بيش از بيست سال سرپرستى دادرسى طرابلس را بر عهده داشت.71شهيد اول با مبارزان شيعه در شام و فارس و خراسان و رى در پيوند بود و به آنان در مشكلات فكرى يارى مى رساند.ميان شهيد و دولت نوپاى سربداران در خراسان پيوند تنگاتنگى وجود داشت و همواره با يكديگر مكاتبه داشتند.على بن مؤيد از رهبران سربدار خراسان براى برآوردن و برطرف كردن مشكلات فقهى و سياسى مردم و نظام اسلامى سربدار از شهيد اول يارى خواست كه شهيد كتاب ارزش مند (لمعه الدمشقيه) را نگاشت و توسط (آوى) براى آنان فرستاد.72از آن روزگار تا دوران معاصر علماى شيعه براى اجراى حدود الهى و جامه عمل پوشاندن به احكام سياسى و اجتماعى اسلام شبان و روزان تلاش ورزيدند. بسيارى از علماء با زمامدارانى كه خودسرانه حكومت مى كردند و براى اسلام در نظام سياسى خود جايگاهى در نظر نداشتند به مبارزه برخاستند و در اين راه به شهادت رسيدند. تاريخ تشيع آكنده از عالمانى است كه در راه امر به معروف و نهى از منكر و مبارزه با زمامداران ستمكار به رنج و زحمت افتاده و يا در گروه شهداى راه فضيلت راه يافته اند. در ميان حوزه كم نبودند كسانى مثل ملاقاسم كه در برابر ستمگريهاى شاه عباس اول به روشنى و با شجاعت تمام مى گفتند:(پادشاه بايد هم از سلاله امام و هم جامع علوم زمان خود و كاملا معصوم باشد و چگونه ممكن است پادشاه نامؤمن شرابخواره و هوسباز و مستغرق گناه با عالم بالا نزديك باشد و نور هدايت را براى راهنمايى مؤمنان بگيرد… پادشاهان افرادى بيدادگر و پرهيزشكن گناه آلود و جرمكارند و خدا براى تنبيه كردن ما جانشين واقعى پيغمبر خود را از ما دور و پادشاهان را بر ما مسلط كرده است و پادشاهى بر جامعه مسلمانان تنها شايسته و درخور مجتهدى است كه پايه دانش و تقوايش از همگان بالاتر باشد…. پادشاه و دربارش دشمن سرسخت و آشتى ناپذير دين و مذهب مى باشند….)73ملاقاسم سرانجام در راه آرمانهاى بلندش سر بداد.علماى اسلام در برهه هايى از زمان و شرايطى ويژه مبارزه قهرآميز را براى به دست گرفتن قدرت مناسب نديده و براى رسيدن به هدفهاى سياسى و اجتماعى خود روشهاى مسالمت آميز را برگزيده اند و به زمامداران نزديك شده اند و توانسته اند از كينه ورزى و خشم آنان نسبت به مسلمانان و مردم مستضعف بكاهند و آنان را به سوى هدفهاى انسانى و اسلامى هدايت كنند و از توان آنان به سود محرومان بهره برند. تلاشهاى سازنده شخصيتهاى بزرگى چون: ابن علقمى خواجه نصيرطوسى در دستگاه مغولان براساس اين روش بود. آنان موفق شدند از نيازى كه مغولان به آنان داشتند بيش ترين و بهترين استفاده را ببرند و سيل بنيان كن مغول را كه همه چيز را به نابودى مى كشيد مهار كنند و آن را به سمت هدفهاى انسانى بكشانند.ابن علقمى وزير مستنصر عباسى كه مدت 14 سال سمت وزارت داشت به هنگام هجوم مغولان به بغداد با شناختى كه از خلافت عباسى داشت صلاح مسلمانان را در آن ديد كه با مغولان راه مسالمت پيش گيرند و براى جلوگيرى از خون ريزى مسلمانان و خرابى بغداد خليفه را به مدارا با تاتارها دعوت كرد.تدابير ابن علقمى كه گرايشهاى شيعى داشت در نجات جان هزاران نفر از بزرگان دين كارگر افتاد.74خواجه طوسى نيز از نيازى كه دستگاه مغول به فكر و دانش وى داشت توانست به خوبى بهره برد و اين نيروى سركش و ويرانگر را مهار كند و از قدرت شگفت انگيز آنان در سامان دهى به زندگى مردمان و گسترش اسلام بهره بگيرد.75