بیشترلیست موضوعات پيوند دين و حكومت در انديشه مسلمانان معناى پيوند دين و دولت: سيره خلفاء امامان شيعه و سياست: سيره امامان در يك نگاه: حكومت اسلامى انگيزه نهضتهاى علوى تلاش علماء و بزرگان شيعه براى به دست آوردن قدرت سياسى پيشينه تفكر جدايى دين از حكومت: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين كارها و تشكيل نظام نوين و دگرگون سازى گسترده پيوندهاى قبيله اى (نتيجه) طبيعى پيروزى پيامبر بر مخالفان نبود. اگر چنين بود مى بايد بسان ديگر حكومتهاى پيروز رفتار مى كرد. اين كه برنامه اى ويژه دارد و به انسانها كرامت مى دهد و پرستش را تنها براى خدا مى داند و با قوم شكست خورده رفتار بسيار بسيار انسانى دارد و… نشان مى دهد پيامبر(ص) بر آن بوده حكومت نمونه اى در زمين بر پا كند و دستورها و فرمانهاى خداوند را در زمين پياده كند و الگو بدهد و به بشر راه بنمايد كه مشى چنين داشته باشد.امام خمينى مى گويد:(پيامبر… تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامى و حكومت اسلامى تشكيل داد…. مدتى كه در مكه بود حضرت نمى توانست… حكومت تشكيل بدهد لكن مشغول جمع آورى افراد بود مشغول يك سياست زير زمينى بود بعد كه كار را درست ديد و آمدند به مدينه آن جا ديگر حكومت… تشكيل دادند…. همان آخرى هم كه در رختخواب رحلت خوابيده بودند جيش اسامه بيرون شهر مهيا بودند براى رفتن… و حضرت رسول گفت: خدا لعنت كند كسى را كه تخلف كند به حسب روايت از جيش اسامه.)10اين سخن حضرت ريشه در مبانى اسلامى و سيره مسلمانان دارد. سيره آنان بر اين بوده و در انديشه و ذهن آنان چيزى غير از اين نبوده است.على عبدالرزاق كه در مبانى حاكميت دينى پيامبر(ص) ترديد مى كند و تلاش مى ورزد آن را عرفى جلوه دهد مى پذيرد كه در ذهن مسلمانان جاى گرفته و بر اين باور بوده و هستند كه پيامبر(ص) هم رسول است و هم امير:(بيش تر مردم براين باورند كه پيامبر هم رسول است و هم امير. او در سايه اسلام دولتى سياسى در مدينه تشكيل داد و خود در راس آن قرار گرفت. اين مطلب را بايد سازگار با سليقه عمومى مسلمانان و آنچه از احوال ايشان به دست مى آيد دانست و آراى جمهور علماى اسلام نيز برهمين است.)11همو در جاى ديگر مى نويسد:(مسلمانان چنين انديشند و بر اين باورند كه كارهاى سياسى پيامبر(ص) بخشى از رسالت الهى و كامل كننده آن بوده است.)12پس از پيامبر(ص) برداشت و دريافت ذهنى مسلمانان از حكومت پى گيرى روش و سيرت پيامبر(ص) بود. دين باوران و فقيهان و حاكمان حكومت را از آنِ خداوند دانسته و وظيفه خود مى دانستند براى اجراى دستورهاى قرآن و تشكيل حكومت اسلامى تلاش ورزند و در سايه آن شعائر الهى را جامه عمل پوشانند. پس از رحلت پيامبر(ص) اختلافى كه بين مسلمانان پديد آمد و گروهى از مردم مانند اهل بيت و يا سعد بن عباده از بيعتِ با شخص پيشنهادى سقيفه ايها سرباز زدند از آن روى بود كه با شخص پيشنهادى موافق نبودند نه با اصل تشكيل حكومت. بر اين سخن گواههاى بسيار داريم از جمله:
سيره خلفاء
پس از پيامبر(ص) حكومت مهم ترين مساله مسلمانان بود و برگمارى رهبر جامعه نخستين كارى بود كه مسلمانان به انجام آن برخاستند. نخستين حركت سياسى از سوى گروهى از انصار انجام گرفت. آنان در سقيفه بنى ساعده گردآمدند و بر آن بودند كه با سعد بن عباده بيعت كنند. گروهى از مهاجران نيز بدان جا رفتند و با انصار درباره رهبرى به گفت وگو پرداختند.هر يك از مهاجران و انصار بر برترى خود براى رهبرى جامعه و اجراى دستورهاى خدا استدلال كردند تا سرانجام گروه مهاجران پيروز شدند و با ابى بكر بيعت كردند.13 اهل بيت پيامبر(ص) در اصل بايستگى حكومت اسلامى با ديگر مسلمانان همداستان بودند ولى چون عقيده داشتند پيامبر(ص) جانشين خود را از پيش برگمارده و به گزينش مردم وانگذارده است در آغاز از بيعت با خليفه سرباز زدند.فاطمه زهرا(س) در خطبه تاريخى خود براى مردم استدلال كرد كه تنها اهل بيت پيامبر(ص) و على(ع) شايستگى دارند نظام جامعه را به سامان رسانند و آن را از پراكندگى و كژراهه روى نجات دهند:فجعل الله… طاعتنا نظاماً للملّه و امامتنا اماناً من الفرقة.)14على(ع) پس از آن كه ديد اسلام با خطر روبه رو گشته و جدايى اهل بيت از حكومت به اختلاف و بى ثباتى جامعه دارد مى انجامد با ابوبكر بيعت كرد.15 ابوبكر خود را خليفه پيامبر ناميد و تمام مسئووليتهايى كه آن حضرت عهده دار بود بر عهده گرفت. امامت جمعه و جماعت دادرسى مسئوليت صلح و جنگ و سرپرستى بيت المال در حوزه كارى او قرار داشت.پس از او عمر حكومت را به دست گرفت. او خود را نماينده خليفه پيامبر و اميرمؤمنان خواند و بسان پيامبر(ص) و خليفه پيشين تمامى كارهاى حكومتى را خود برعهده گرفت.