بیشترلیست موضوعات پيوند دين و حكومت در انديشه مسلمانان معناى پيوند دين و دولت: سيره خلفاء امامان شيعه و سياست: سيره امامان در يك نگاه: حكومت اسلامى انگيزه نهضتهاى علوى تلاش علماء و بزرگان شيعه براى به دست آوردن قدرت سياسى پيشينه تفكر جدايى دين از حكومت: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
كارگزاران قاجار براى تبرئه شكست از امپراطورى روس گناه آن را متوجه دخالت روحانيت در جنگ و سياست مى ساختند و موفق شدند با تبليغات ناروا و قلمهاى مسموم چهره مردان دلير و علماى نامورى چون: ميرزا محمد مجاهد را كه در دفاع از ايران نقش سترگى داشت بد جلوه دهند و آنان را از صحنه اجتماع به كنار برانند.90اين تبليغات ناروا در كناره گيرى روحانيت از سياست و شركت در كارهاى بزرگ اجتماعى بسيار كارگر افتاد.درخطر قرار گرفتن استقلال سياسى و اقتصادى ايران در جريان رژى و قرارداد تنباكو عاملى بود كه دوباره دين و سياست به هم نزديك شوند و قدرت مذهب در صحنه سياسى جامعه افزايش يابد. مردم دوباره به اهميت حضور مذهب در جامعه پى بردند و روحانيت آگاه و بيدار به عنوان مظهر آرمانهاى ملّى مطرح شد و قدرت مرجعيت با رهبرى ميرزاى شيرازى افزايش يافت و دولتيان ناگزير شدند بخشى از اختيارات خود را به علماء واگذارند:(خاتمه موفقيت آميز لغو امتياز تنباكو در ايران يك نتيجه مستقيم داشت و آن افزايش شايان توجه قدرت روحانيون بود. اندكى پس از لغو تحريم ناصرالدين شاه خود را ناگزير به احضار علماى تهران ديد تا از آنان به سبب تقويت كردن اساس دولت سپاسگذارى كند و به آنان قول داد كه: در تمام كارهاى مهم به صلاح ديد و مشورت آنان رفتار خواهد كرد.)91پس از اين ماجرا ارتباط دين و دولت بيش تر شد تا در واقعه مشروطيت آثار مثبت خود را نشان داد و رسالت روحانى و سياسى و اجتماعى را به هم در آميخت و مجلسى شورايى براساس قانونها و آيينهاى اسلامى تشكيل شد.همزمان با جنبش مشروطيت علماى بزرگ عراق عليه استعمار انگليس بپاخاستند و پيوند دين و سياست را به بهترين و زيباترين وجه نماياندند. اين نهضتهاى دينى ضدّ استعمارى كه منافع بيگانگان را به خطر انداخته بود از ديد غربيان و دين ستيزان به دور نماند. از اين روى تلاشهاى دامنه دارى را در عرصه فرهنگ و سياست عليه نفوذ مذهب و روحانيت آغاز كردند.استعمار با كمك ايادى نفوذى خود به مبارزه با عناصر مذهبى روى آورد تا با شايعه پراكنى و تحقير و توهين و كهنه پرست و مرتجع خواندن علماء و… جايگاه والاى آنان را در ديدگاه مردم فرو ريزند و زمينه را براى حذف مذهب در جامعه فراهم آورند. به گفته شادروان جلال آل احمد:(اين پيروزى مقدماتى به ضرر نهايى روحانيت تمام شد چرا كه هم كمپانى و هم حكومتهاى دست نشانده و هم روشنفكر خدمتگزار حكومت دريافتند كه حريف اصلى كيست تا به آن طريق كه مى دانيم در مشروطه و پس از آن دستش را كوتاه كنند.)92پس از مشروطه آبرو و حيثيت حوزه توسط روشنفكر نمايان هدف قرار گرفت و رهبران مذهبى مشروطه چون طباطبائى و بهبهانى و مدرس و … آماج تيرهاى اتهام و قلم بمزدان قرار گرفتند. گروهى از علماى بزرگ با دسيسه ها و نقشه هاى پنهان استعمار و گروهكهاى وابسته كشته شدند تا آن كه زمينه براى به قدرت رسيدن رضاخان آماده گرديد.رضاخان كه دست نشاندگى خود را از بريتانيا پنهان نمى كرد آشكارا به مخالفت با دين و مذهب روى آورد و با شعار روشنفكرى و خرافه زدائى نمادها و شعائر مذهبى و شيعى را كهنه پرستى خواند و حجاب زنان را مانع ترقى و پيشرفت جامعه شمرد و آن را ممنوع ساخت و دست علما را از كارهاى سياسى و اجتماعى كوتاه كرد.امام امت از تلاش دشمنان اسلام براى دين زدايى چنين ياد مى كند:(اين دژ بزرگ اسلام و اين دژ بزرگ روحانيت هر دوى آنها مورد نفرت اجانب است. هم اسلام را با آن دشمن هستند براى اين كه از اسلام بدى ديده اند. اسلام نمى گذارد كه اينها مخازن ما را از بين ببرند. و هم روحانيت را معارض خودشان مى دانند و اين را مى خواهند بشكنند. رضاخان كه آمد تمام نظرش به اين بود كه اين قدرت آخوند را بشكند تمام نظرش اين بود; لكن مامور بود نه معذور. مامورى بود كه معذور هم نبود. تمام قوايش را صرف اين كرد كه اين لباس را از تن اينها بيرون بياورد.)93