فصل دهم: هداياي اهل حرب براي سلطان و اميران و به عكس
اين فصل درباره هدايايي است كه دشمن به خليفه, سلطان و يا اميري از اميران سپاه مي دهد. بحث در اين است كه آيا اين هديه ملك شخصي شخص مُهْدي اليه خواهد شد يا تعلق به بيت المال دارد. طرسوسي مي نويسد كه سلاطين و اميران روزگار ما در اين باره, برخلاف شرع رفتار مي كنند و حتي شماري از قاضيان و فقيهان نيز در اشتباه هستند. پادشاه فرنگ, هديه اي براي نايب السلطنه مصر ارغون دواتدار فرستاد كه هديه نفيسي بود. او از قاضي بدرالدين ابن جماعه در اين باره سؤال كرد. او پاسخ داد كه هديه, ملك شخصي شما است. پس از آن از شماري از فقيهان حنفي پرسيد. آنان هم همين فتوا را دادند. طرسوسي مي افزايد: قاضي تقي الدين سُبكي شافعي اين مسئله را براي من نقل كرد و گفت: از من هم استفتا كردند, گفتم كه تعلق به بيت المال دارد. به هر روي دو طرف در اين باره رساله نوشتند و البته نظر تقي الدين سبكي درست بود. پس از آن طرسوسي شواهدي براي درستي اين مسئله از آثار حنفيان آورده است. از جمله از كتاب السير محمد بن حسن شيباني, به طور روشن مسئله ياد شده را با استدلال آورده كه اين قبيل هدايا, در حقيقت متعلق به شخص مهدي اليه نيست, بلكه متعلق بهمجموعه اي است كه اين قدرت و هيبت را براي امير ايجاد كرده كه دشمن به او هديه مي دهد.مسئله ديگر آن كه در صورتي كه امير سپاه اسلام هديه اي از اموال شخصي خود, براي امير سپاه كفر بفرستد و او نيز متقابلاً هديه اي بفرستد, بايد دو هديه قيمت گذاري شود و اگر هديه دشمن قيمت بيش تر دارد, به همان مقدار, به بيت المال سپرده شود.به هر روي, هر چه كه به خليفه, زن و فرزندانش هديه مي شود, لازم است كه در بيت المال گذاشته شود. البته دادن هديه به مشرك در صورتي كه به نوعي سبب عزت اسلام باشد, ايرادي ندارد.