افشاي چهره طاغوت - شیوه های مبارزاتی امام خمینی (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیوه های مبارزاتی امام خمینی (2) - نسخه متنی

سید محمد هاشمی تروجنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

افشاي چهره طاغوت

تلاش گسترده امام براي ارشاد رژيم و ملزم نمودن آنها به اسلام و احكام اسلامي نتيجه‏اي نداشت، و طاغوت عملاً نشان داد كه قراي رسيدن به هدف، از كوبيدن اسلام و پاسداران آن(روحانيت) كه دو مانع عمده غربگرايي حكومت هستند از هيچ چيزي ابا ندارد، و در عيد سال 1342 با در هم كوبيدن مدرسه فيضيه در سالروز وفات امام صادق(ع) خشم خود را نسبت به دين و روحانيت نشان داد. امام براي بيداري مردم و نشان دادن ماهيت طاغوت و وابستگان آن كه با شعار شاه دوستي به فيضيه حمله نمودند، و براي خنثي نمودن حركت تبليغي رژيم اعلام كرد.

"شاه دوستي يعني غارتگري، هتك اسلام، تجاوز به حقوق مسلمين، و تجاوز به مراكز علم و دانش؛ "شاه دوستي" يعني ضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏هاي اسلام و محو آثار اسلاميت، "شاه دوستي" يعني كوبيدن روحانيت و اضمحلال آثار رسالت".28

اين حركت تبليغي باعث شد كه رابطه شاه‏ـ به عنوان قدرت حاكمه ـ با مردم كه در شعار شاه دوستي تجلي پيدا مي‏كرد، گسسته شود و اهرمهاي حمايتي رژيم كاهش پيدا كند، و پيوند روحانيت با مردم بيشتر شود، نماد آن را مي‏توان در حمايت مردم از آرمانهاي روحانيت بخصوص امام در قيام 15 خرداد جستجو كرد.

حمله رژيم به حوزه علميه ـ كانون نور و معرفت الهي ـ با واكنش مختلف جامعه، روحانيون و مراجع عاليقدر قرار گيرد، تا جايي كه آيت اللّه حكيم از امام براي مهاجرت به نجف دعوت كرد، كه مورد موافقت امام قرار نگرفت و هجرت روحانيت و مراجع به نجف را به صلاح حوزه‏ي قم ندانست.

"با هجرت مراجع و علماي اعلام ـ اعلي اللّه كلمتَهم ـ مركز بزرگ تشيع در پرتگاه هلاكت افتاده و به دامن كُفر و زندقه كشيده خواهد شد، و برادران ايماني عزيز ما در شكنجه و عذاب اليم واقع خواهند شد. ما مي‏دانيم با اين هجرت، تغييرات و تحولات عظيمي روي خواهد داد كه ما از آن بيمناكيم".29

رژيم تلاش مي‏كرد كه بعد از فوت آيت اللّه بروجردي، مرجعيت شيعه به نجف انتقال يابد، ولي با هوشياري امام، تلاش رژيم ناكام ماند و با همت ايشان پايگاه مرجعيت در قم تقويت شد.

با آشكار شدن چهره طاغوت، امام ضمن بيان روش مبارزه خود اعلام مي‏كند؛ كه در مقابل رژيم و عملكرد او نمي‏توان ساكت بود و با شيوه مبارزاتي علماي گذشته عمل كرد.

"امروز روزي نيست كه به سيرؤ سلف صالح بتوان رفتار كرد. با سكوت و كناره‏گيري همه چيز را از دست خواهيم داد."30

امام براي شناساندن بيشتر چهره‏ي طاغوت به مقايسه طاغوت و دشمنان صدر اسلام مي‏پردازد، و عملكرد رژيم را با عملكرد خلفاي بني‏اميه چهره ننگين تاريخ كه در پوشش اسلام بزرگترين جنايت را عليه اسلام و مسلمين روا داشته‏اند مورد مقايسه قرار مي‏دهد و صف خود را از طاغوت جدا مي‏كند، و اعلام مي‏كند كه:

"اولاً كار اينها با يزيد هيچ فرقي نمي‏كند، ثانياً، اگر بخواهند چنين عملي را انجام بدهند و بخواهند دستجات ما را بكوبند و مردم را به قتل برسانند، ما نيز از هم اكنون مانند حسين اعلام مي‏كنيم كه هركه با ماست به طرف ما بيايد و هركس كه با ما نيست به سمت لشكر يزيد برود."31

رژيم با تمام توان سعي نمود، با دادن شعارهايي، خود را اصلاح طلب و متجدد بخواند و ماهيت و عملكرد خود را عليه اسلام مخفي نگهدارد، و با تخريب چهره روحانيت به عنوان كهنه پرست، عقب مانده و مرتجع، راه را براي غربي كردن جامعه با شعارهاي دروازه تمدن بزرگ هموار نمايد. ولي امام با موضع‏گيري سريع، حركتهاي تبليغاتي رژيم را خنثي نمود، و اعلام كرد كه:

"خواسته‏هاي روحانيت عمل به قوانين اسلام است، اين ارتجاع است؟ رسول اكرم مرتجع بود؟... اسلام با آثار تمدن مخالف نيست. ... ما با اين مظاهر استعماري مخالفيم... ما با ترقي زنان مخالف نيستيم، با اين فحشا مخالفيم".32

افشاگري امام،واكنش منفي رژيم را به همراه داشت بطوري كه سازمان امنيت كل كشور، حركتهاي تبليغاتي و فعاليتهاي روحانيون را محدود نمود، و در محرم سال 1342 براي جلوگيري از افشاگري روحانيون از تمام مبلغين تعهد مي‏گيرد كه راجع به سه موضوع، شاه، اسرائيل و خطرات اسلام مطالبي نگويند. اين حركت ساواك با مخالفت امام روبرو مي‏شود، و در عصر عاشورا، روي همين سه محور سخنراني مي‏كند و اعلام مي‏كند كه ما هرچه گرفتاري داريم، از اين چيز است، و ديگر روحانيون هم به تهديدات رژيم اعتنايي نمي‏كنند. و رژيم كه از اين تهديدات نتيجه‏اي نگرفته بود، براي مهار گسترش بيداري، در سحرگاه 15 خرداد، در حالي كه امام بر سجاده عشق نشسته بود، دستگير و به تهران منتقل مي‏شود، رژيم با دستگيري منادي حق، سعي در خاموش كردن كانون بيداري داشت، كه ناگهان قم با شعار يا مرگ يا خميني به انتظار صبح خونين 15 خرداد نشست، و با طلوع خورشيد در 15 خرداد شاهد مظلوميت هزاران انسان كه در دفاع از اسلام و قرآن در سرتاسر ايران بخصوص در قم و تهران به خون نشسته‏اند بود، 15خرداد سرآغاز قيامي بود كه بدست روحانيت و به رهبري امام با شعار اللّه اكبر در تاريخ به وقوع پيوست، تا قدرت مذهب را در عصر بي‏ايماني، سكولاريزم و نفي دين در تحولات جامعه نشان دهد.

/ 10