يكي از مهمترين آسيبهاي نهضتها و قيامها، تفرقه است، كه مانع به كارگيري همه نيروهاي مبارزاتي در جهت هدف واحد ميشود، و زمينه هرز نيروها و رسوخ دشمن به درون مبارزه و در نهايت شكست آن را فراهم ميآورد.زمينه تفرقه را ميتوان در تشتت عقيده و ايدئولوژي مبارزاتي، روحيه خود محوري رهبران مبارزه و عدم شناخت كافي از دشمن و توطئههاي او براي درهم شكستن مبارزه جستجو كرد. با توجه به تجربيات تاريخي تشتت عقيده زمينه خيلي از تفرقهها را بوجود آورده است چون تشتت در عقيده باعث تعدد ابزار مبارزه، شيوه، جهت و رهبري در مبارزه را بوجود ميآورد. شكست مشروطه و نهضت ملي نفت از مصاديق بازر اين تشتت عقيده ميشود. و از طرفي مبارزه چند دهه گروهها، سازمانها و احزاب سياسي عليه حاكميت پهلوي نشان داد، كه هيچكدام از آنها نتوانستند تا آخر، مبارزه را ادامه دهند، يكي از عوامل اين شكست را ميتوان، در عدم وحدت ميان آنها و جامعه دانست و اين عدم وحدت ناشي از تفاوت ايدئولوژي و عقيده سازمانها، احزاب و گروههاي سياسي با جامعه بود، كه باعث شد، جامعه آنها را همراهي نكند، از آنجا كه وحدت و انسجام افراد، گروهها و احزاب در رفتارهاي فردي و اجتماعي در مبارزه براساس آرمانها و هدفهاي آنها شكل ميگيرد، و آنها به دليل نداشتن آرماني مشترك و هدفي واحد نتوانستند، وحدت كلي را عليه رژيم بين خودشان سازماندهي كنند.امام با الهام از تجربيات گذشته، وحدت درون قيام را براساس اسلام سازماندهي نمود چون امام اساس قيام را دفاع از اسلام و جاري نمودن آن و احكام اسلامي در جامعه ميدانست و اين وحدت هم بايد تابعي از ماهيت قيام باشد."طبقه جوان روشن بين در خارج و داخل روابط خود را محكم و در زير پرچم اسلام كه تنها پرچم توحيد است، يكدل و يكصدا از حق انسانيت و انسانها دفاع كنند، تا بخواست خداوند متعال دست اجانب از كشورهاي اسلامي قطع شود."49امام با محور قرار دادن اسلام توانست همه اقشار جامعه را عليه طاغوت بسيج نمايند و زمينه وحدت در هدف، انگيزه و شعار را فراهم آورد و همه مردم در صنوف مختلف يك هدف و شعار داشتهاند. بطوري كه اين وحدت با ريشه مذهبي دنيا را به شگفتي وا داشت. ميشل فوكو در اين زمينه ميگويد:"اراده جمعي يك ابزار نظري است. اراده جمعي را هرگز كسي نديده است و خود من فكر ميكردم كه اراده جمعي مثل خدا يا روح است و هرگز كسي نميتواند با آن روبرو شود. نميدانم با من موافقيد يا نه. اما ما در تهران و سراسر ايران با اراده جمعي يك ملت برخورد كردهايم."50و در كتاب ديگري به نام ايرانيان چه رويايي در سر دارند ميگويد:"اين كشور پهناور كه جمعيتش در حاشيه دو كوير بزرگ پراكنده است، اين كشوري كه توانسته است از آخرين دستاوردهاي پيچيده تكنولوژي در كنار شيوههاي زندگيي كه از هزار سال پيش ثابت مانده است بهرهمند شود، اين كشوري كه سانسور و نبودِ آزادي عمومي بند برپايش نهاده است، با همه اينها چنين وحدت شگفتانگيزي از خود نشان ميدهد. پزشك تهراني و ملاي شهرستاني، كارگر نفت و كارمند پست و دانشجوي چادري همه يك اعتراض و يك خواست دارند. در اين خواست چيزي هست كه مايه تشويش خاطر است ما هميشه صحبت از يك چيز است، يك چيز واحد و بسيار مشخص: شاه بايد برود، اما براي مردم ايران، اين چيز يگانه معنيش همه چيز است."51امام با ايجاد چنين وحدتي بر محور اسلام توانست، قيام عمومي مردم را به رهبري روحانيت سازماندهي كند و از دخالت احزاب و گروههاي سياسي براي بدست گرفتن رهبري نهضت و كشاندن انقلاب به اردوگاه چپ و راست جلوگيري نمايند."نهضت مقدس اخير كه ابتداي شكوفايياش از 15 خرداد 1342 بود، صدرصد اسلامي است، و تنها به دست تواناي روحانيون با پشتيباني ملت مسلمان و بزرگ ايران پيريزي شد، و به رهبري روحانيت، بي اتكا به جبههاي يا شخصي يا جمعيتي اداره شده و ميشود و نهضت پانزده ساله ما چون اسلامي است، بيدخالت ديگران در امر رهبري كه از آن روحانيت است ـ ادامه دارد و خواهد داشت."52