فشرده داستان يونس عليه السلام آن گونه كه در تفسير طبرى و قرطبى و مجمع البيان آمده: چنين است: قوم يونس عليه السلام در نينوا از اراضى موصل مىزيستند و بت مىپرستيدند.خداوند يونس عليه السلام را به سوى ايشان فرستاد تا آنان را به اسلام فرا خوانده و از بت پرستى باز دارد. ايشان سرباز زدند، دو نفر از آنان يكى عابد و ديگرى عالم، يونس عليه السلام را پيروى كردند، عابد از يونس عليه السلام خواست تا بر عليه آن قوم نفرين كند و عالم او را از اين كار نهى كرد و گفت: بر اينان نفرين مكن، زيرا خدا دعايت را مستجاب مىكند ولى هلاكت بندگانش را دوست ندارد! يونس عليه السلام سخن عابد را پذيرفت و نفرين كرد، خداوند فرمود: عذاب در فلان ماه و فلان روز نازل مىگردد. يونس عليه السلام آن را به آنان خبر داد، وقت عذاب كه نزديك شد يونس عليه السلام به همراه آن عابد از ميان ايشان بيرون رفت ولى آن عالم در ميانشان باقى ماند.قوم يونس عليه السلام با خود گفتند: ما تا به حال از يونس دروغى نديده ايم، مواظب باشيد اگر او امشب در بين شما باقى ماند كه عذابى در كار نيست، ولى اگر بيرون رفت بدانيد كه صبح فردا عذابتان قطعى است. شب كه به نيمه رسيد يونس عليه السلام آشكارا از بينشان بيرون رفت. آنان كه اين را دانستند و آثار عذاب را مشاهده و به هلاكت خود يقين كردند و به نزد آن عالم رفتند، و او به ايشان گفت: به سوى خدا زارى كنيد كه او به شما رحم مىكند و عذاب را از شما بر مىدارد: به سوى بيابان بيرون شويد و زنان و كودكانتان را از هم جدا كنيد و بين حيوانات و بچه هاتان جدائى افكنيد، سپس دعا كنيد و بگرييد! آنان چنين كردند، با زنان و كودكان و چهارپايان خويش سر به صحرا نهادند، لباس پشمينه پوشيدند و اظهار ايمان و توبه كردند و نيت خود را خالص نمودند و ميان همه مادران و بچه هاى آدمى و حيوانات جدائى افكندند سپس ناليدند و فرياد زارى سر دادند. صداها كه درهم پيچيد و فريادها كه آميخته شد با ناله و اندوه به سوى خداى عز و جل توجه نموده و گفتند:(پروردگارا) ما به آنچه يونس آورده بود ايمان آورديم، خداوند آنان را بخشيد و دعايشان را پذيرفت و عذابى را كه بر سرشان سايه گسترده بود از ايشان برطرف ساخت و...خداوند، بدين گونه عذاب را از قوم يونس - بعد از آنكه توبه كردند - محو و برطرف كرد. آرى، خداوند هر چه را بخواهد محو كرده يا برقرار مىدارد.ج - خداوند سبحان در سوره اعراف مىفرمايد:و واعدنا موسى ثلثين ليله و اتممناها بعشر فتم ميقات ربه اربعين ليلهما با موسى سى شب وعده گذاشتيم، و آن را با ده شب ديگر تكميل كرديم تا ميقات پروردگارش چهل شب تمام شد. اعراف / 142و در سوره بقره فرموده:و اذ واعدنا موسى اربعين ليله ثم اتخذتم العجل من بعده و انتم ظالمونو آن (به ياد آوريد) هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذارديم، و شما بعد از او - در حالى كه ستمكار بوديد - گوساله را برگزيديد. بقره /51