اثر اعتقاد به بداء - بداء یا محو و اثبات الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بداء یا محو و اثبات الهی - نسخه متنی

سید مرتضی عسکری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اثر اعتقاد به بداء

اگر كسى معتقد گردد كه، برخى از انسانها كه در زمره نيك بختان قرار گرفته اند هرگز حالشان عوض نگردد و هيچ گاه در رديف بدبختان قرار نمى گيرند، و برخى از انسانها كه در زمره بدبختان قرار گرفته اند هرگز حالشان عوض نشده و در رديف نيك بختان در نمى آيند، و قلم از تغيير سرنوشت انسانها خشكيده و بازمانده است، اگر چنين تصورى در كار باشد، يقينا گناهكار از گناه خويش توبه نمى كند كه هيچ، بلكه به كار خود ادامه مىدهد، زيرا مىپندارد كه شقاوت و بدبختى سرنوشت حتمى اوست و امكان تغيير در آن نيست! از طرف ديگر، شيطان، بنده نيكوكار را وسوسه مىكند كه، تو از نيك بختانى و در زمره اشقياى بدبخت نخواهى رفت، و همين وسوسه كافى است كه او را به سستى در عبادت و اطاعت بكشاند و با او آن كند كه نبايد.

برخى از مسلمانان كه معانى آيات و روايات وارد درباره مشيت را به وضوح و كمال در نيافته اند به دو گروه تقسيم شده اند: گروهى چنين پنداشته اند كه، انسان بر آنچه مىكند مجبور است، و گروه ديگر معتقد شده اند: همه كارها به انسان تفويض و واگذار شده است. ما در بحث آينده جبر و تفويض و قضا و قدر - به يارى خدا - اين موضوع را بررسى كرده و راه حق و صواب در اين باره را باز مىشناسيم.

(1). هر سه حديث را طبرى در تفسير آيه آورده است. ابو وائل شقيق بن مسلمه اسدى كوفى است، شرح حال او در تهذيب التهذيب (10 / 354) چنين است كه: ثقه است و مخضرم (= جاهليت و اسلام را درك كرده است) در زمان صحابه و تابعين حضور داشته و در خلافت عمربن عبدالعزيز در سن يكصد سالگى از دنيا رفته است.

(2). بحار ج 98 ص 162.

(3). صحيح بخارى (جلد 3 ص 34) كتاب الادب باب (12 و 13)، و صحيح مسلم ص 1982 حديث (20 و 21) از باب صله رحم و مسند احمد (جلد 3 ص 247 و 266 و جلد 5 ص 76).

(4). انعام / 2.

(5). تفسير قرطبى (جلد9 ص 329 - 331).

(6). مقدمه سنن ابن ماجه باب 10 حديث 90.

(7). تفسير ابن كثير جلد 2 ص 519.

(8). تفسير قرطبى جلد 2 ص 329.

(9). تفسير طبرى جلد 13 ص 111 و تفسير سيوطى جلد 4 ص 65. - عبارت از طبرى است.

(10). مسند طيالسى ص 350 حديث 2692، مسند احمد جلد 1 ص 251 و 298 و 371، طبقات ابن سعد چاپ اروپا جلد 1 قسمت اول ص 7 -9، سنن ترمذى جلد 11 ص 196 و 197. در تفسير سوره اعراف.در كتاب بحارالانوار جلد 4 ص 102 - 103 نيز با اختلافى اندك آن را از امام باقرآورده است.

(11). بحار جلد 4 ص 108 به نقل از توحيد صدوق.

(12). بحار جلد 4 ص 108 به نقل از توحيد صدوق.

(13). بحار جلد 4 ص 108 به نقل از توحيد صدوق.

(14). بحار جلد 4 ص 108 به نقل از توحيد صدوق.

(15). بحار جلد 4 ص 99 به نقل از تفسير على بن ابراهيم.

(16). بحار جلد 4 ص 102 به نقل از امالى شيخ مفيد.

(17). همان مرجع.

(18). بحار جلد 4 ص 102 به نقل از علل الشرائع.

(19). بحار جلد 4 ص 111 به نقل از اكمال الدين صدوق.

/ 18