طيالسى و احمد و ابن سعد و ترمذى روايتى دارند كه فشرده آن با عبارت طيالسى چنين است:قال رسول خدا صلّى الله عليه وآله: ان الله ارى آدم ذريته فراى رجلا ازهر ساطعا نوره، قال: يا رب من هذا؟ قال: هذا ابنك داود! قال: يا رب فما عمره قال ستون سنه! قال: يا رب زد فى عمره! قال: لا الا ان تزيده من عمرك! قال و ما عمرى قال: الف سنه! قال آدم: فقد وهبت له اربعين سنه من عمرى... فلما حضره الموت و جاء ته الملائكه قال: قد بقى من عمرى اربعون سنه. قالوا: انك قد وهبتها لداودرسول خدا صلّى الله عليه وآله فرمود: خداوند نسل آدم را به او نشان داد، آدم در ميان آنان مردى را ديد با چهره اى نور افشان، عرض كرد: خدايا! اين كيست فرمود: اين فرزند تو داود است! عرض كرد: خدايا عمر او چقدر است فرمود: شصت سال! عرضه داشت! خدايا در عمر او بيفزاى فرمود: نمى شود مگر آنكه از عمر خودت او بيفزاى عرض كرد: عمر من چقدر است فرمود: هزار سال! آدم گفت: من چهل سال از عمرم را به او بخشيدم... هنگام وفات او كه فرا رسيد و فرشتگان قبض روح به بالينش آمدند گفت: هنوز چهل سال از عمر من باقى است!گفتند: تو خودت آن را به داود بخشيدى! (10)اين روايت به اضافه آنچه در گذشته، درباره آثار صله رحم و همانند آن، از روايات مكتب خلفا آورديم از مصاديق يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب است.امامان اهل بيت عليهم السلام محو و اثبات را بداء نام نهاده اند كه - به يارى خداى متعال - در بخش پنجم آن را بررسى مىنمائيم.