در توصيف گزافه گويى، و در تعريف زياده روى نيست اگر بگويم كه نهج البلاغه استوارترين پايگاه علمى و نيرومندترين پشتوانه فكرى است كه ميراث فرهنگى عربى و اسلامى را در طول قرنها محفوظ نگاه داشته و تا آن زمان كه زندگى و انسان در طبيعت رو به تكامل است، اين ميراث را همچنان حفظ خواهد كرد. كتابى كه باطل را از هيچ سويى بدو راه نيست... كلامى كه از انديشه فصيحترين عرب و داناترينشان نسبت به زيورهاى سخن تازى پس از همتايش پيامبر اعظمتر اويده است. پرداخته امير مؤمنان و سرور مسلمين و خاتم اوصياء و نخستين كسى كه به اسلام گرويد و نسبت به پيمان خدا از همه وفادارتر بود... كسى كه گفته امتيازات او بر همه مىچربيد و فرمان خدا را بيش از همه پاس مىداشت و به اسلام، از همه آگاهتر بود، و اين راهنما و مشعل ايمان، و دروازه حكمت و دانش، امام على بن ابى طالب هاشمى پاك، زاده كعبه و پاك كننده آن از هر خداى دروغين، شهيد در خانه خدا، در مسجد كوفه، و محراب عبادت و نماز خويش به سال (40 هجرى...) كتاب پاك نهج البلاغه به عصر معينى مخصوص و پيرامون مسئله ويژهاى نيست. كتابى است در برگيرنده حوادث و مفاهيم گونهگون و اصول دانش از تاريخ و اقتصاد و جامعه شناسى، اخلاق، جنگ، سوار كارى، آداب و سنن، تهذيب نفس، و همزمان، متضمن مهمترين فنون فصاحت و وجوه بلاغت كه به همه هدفهاى سخن رسيده، و انديشه را به همه راهها برده است و اين چيزى است كه از توان بشر بيرون است و چنانكه ابو العيناء عبيد الله ابن يحيى بن خاقان وزير متوكل و معتمد گويد: «در وصف برتريهاى تو خويشتن را چونان كسى ديدم كه از روشنايى روز سخن مىگويد از ماه تابان سخن مىگويد كه بر هيچ بينندهاى پنهان نباشد.از اين رو تو را نمىستايم و سخن گفتن از تو را به آگاهى كه مردم در باره تو دارند وا مىگذارم.» يا چنانكه عز الدين مداينى معتزلى معروف به ابن ابى الحديد متوفى به سال (655 هجرى) گويد: «در اين كتاب مقدس تصويرهايى مىبينم گويا از جنگهايى در گرفته و حملههايى بى امان و صحنههايى زنده از حق راست درخشان غالب به دست پرچمدار پيروزش امام امير المؤمنين على بن ابى طالب و صحنههايى از فرجام باطل شكست خورده خاموش مغلوب مطرود، و نيز انجمنهايى پر ازدحام از ارواح عالى و نفوس پاك و قلوب صادق كه در