18- زبير:
(1) ابو عبد اللّه الزبير بن العوام بن خويلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصى بن كلاب بن مرّة بن كعب بن لؤى القرشى الاسدى. وى به سال (36 هجرى) در سن شصت و هفت سالگى كشته شد. در جنگهاى بدر و احد شركت داشت و در جنگ يرموك فرماندهى دستهاى از سواران را بر عهده داشت. وى در جنگ «جابيه» حضور داشت. عمر بن خطاب پس از خود او را از نامزدان خلافت اعلام كرد. زبير ثروتمند و بازرگان بود. پس از مرگ، از او املاكى بر جاى ماند كه به چهل ميليون درهم فروخته شد. در كتاب «تاريخ الخميس» (1 172) آمده است كه او را هزار بنده بود.زبير همان كسى است كه عايشه را به خروج در برابر على (عليه السلام) تحريك كرد و جنگ جمل را سبب گشت كه در آن خونهاى پاكى به زمين ريخته شده بود. ابن الصباغ مالكى (ص 86) مىنويسد: شماره كشتگان جنگ جمل از ياران عايشه كه سى هزار تن بودند، به شانزده هزار و هفتصد و نود تن رسيد. از ياران على كه بيست هزار تن بودند هزار و هفتاد تن كشته شدند.19- زياد بن ابيه:
(2) او زياد بن سميه است. سميه نام مادر اوست. پارهاى گفتهاند كه او فرزند ابو سفيان صخر ابن حرب بن اميه است. ولى ابو سفيان او را به فرزندى پذيرفت. قبلا به او «زياد بن عبيد ثقفى» مىگفتهاند. مادرش سميه كنيزه حارث بن كلده بود. زياد به سال (53 هجرى) درگذشت. وى زمان پيامبر را درك كرد ولى او را نديد. در زمان ابو بكر اسلام آورد او نخست دبير مغيرة بن شعبه و سپس دبير ابو موسى اشعرى در ايامى بود كه ابو موسى امارت بصره را بر عهده داشته است.آن گاه امام او را به امارت فارس منصوب كرد، و چون على (عليه السلام) به شهادت رسيد زياد از فرمان معاويه سر باز زد و در قلاع فارس موضع گرفت. معاويه پس از آنكه از برادرى خود با زياد آگاه شد به زياد نامه نوشت و او را نيز از اين امر آگاه ساخت و در سال (44 هجرى) او را به نسب خود ملحق نمود. زياد بازوى نيرومند معاويه بود. معاويه او را والى بصره و كوفه و ساير نقاط(1). نهج البلاغه، 1: 42 و ج 2: 19.(2). نهج البلاغه، 3: 19.