بیشترلیست موضوعات احكـام حكومتي از ديـدگـاه امام خمينـي(ره) مدخل حكم شرعي احكام اوليه و ثانويه احكام حكومتي احكام حكومتي جزو احكام اوليه است يا ثانويه؟ مستندات احكام حكومتي اسباب و شرايط صدور حكم حكومتي موقتي بودن احكام حكومتي تعارض احكام حكومتي با ديگر احكام شرعي تعارض احكام حكومتي و فتواي مجتهدين توضیحاتافزودن یادداشت جدید اين نظريات مطالبي است كه نمونه هايش را در احكام حكومتي پيامبر و ائمه نيز ميبينيم. از باب مثال در وسائل الشيعه در بحث فروش ميوه روايتي بدين مضمون نقل شده است: «شخصي از امام صادق (ع) راجع به جواز خريد ميوه قبل از رسيدن آن سؤال ميكند، امام ميفرمايد: در زمان رسول خدا در اين امر نزاع گرديد و چون پيامبر ديدند خصومت و نزاع آنها از بين نميرود از فروس ميوه قبل از رسيدن نهي نمودند اما تحريم نكردند و اين نهي به جهت رفع خصومت بود»(وسائل الشيعه، 6/3). در اين روايت امام ميفرمايد: آن نهي پيامبر يك دستور موقت حكومتي براي رفع خصومت بوده است، نه يك حكم ثابت ابدي؛ از اين رو امام (ع) در زمان خود حكم به جواز چنين بيعي ميدهند.يا در روايتي آمده «امام علي (ع) حكم به قتل زن مسلماني دادند كه مرتد شده بود» (وسائل الشيعه، 18/550)، با اينكه ميدانيم حد شرعي زن مرتد حبس ابد ميباشد، چرا امام حكم به قتل آن زن مرتد ميدهد؟ شيخ طوسي در توضيح اين روايت گفته است: «اين حكم محدود به همان موردي است كه علي (ع) در بارهاش آن حكم را صادر نمودند و به موارد ديگر سرايت نميكند»(وسائل الشيعه، 18/550).
تعارض احكام حكومتي با ديگر احكام شرعي
بُعد ديگر اين بحث، مسأله رابطه احكام حكومتي با ديگر احكام شرعي است؛ چنانكه اگر احكام حكومتي در تعارض با احكام اوليه خصوصي و ديگر احكام شرعي قرار گرفت، نظر شرع و فقهاي اسلام چه ميباشد؟ در علم اصول بحثي است تحت عنوان «حكومت و ورود» كه در عنوان اولي منظور فقها و اصوليون اين است كه گاهي برخي از احكام نسبت به احكام ديگر تقدم مييابد و دائره آن را تضييق يا توسعه ميدهد و اين تقدم اهم در لسان علماي اصول «حكومت» ناميده شدهاست. همين امور در رابطه احكام با يكديگر و همچنين احكام حكومتي با ديگر احكام شرعي هم وجود دارد. يعني در مقام تعارض احكام حكومتي بر تمام احكام اوليه و ثانويه ديگر اسلام مثل نماز، روزه، حج و مضاربه و غيره تقدم دارد و ميتواند آن احكام را تضييق و يا توسعه دهد و در بعضي مواقع براي مدت زماني تعطيل يا تحريم كند. و اين به جهت مصالح مهمتري است كه در نظر اسلام اهميت بسزايي دارد و حتي به قول مرحوم استاد مطهري:«اختيارات قوه حاكمه اسلامي شرط لازم حسن اجراي قوانين آسماني و حسن تطبيق با مقتضيات زمان....است»(ختم نبوت، 87 - 86). پس احكام حكومتي شرط لازم حسن اجراي احكام فرعيه و اخداف دين است و اين احكام بنابر شرايط زماني و مكاني مختلف، به اسلام قدرت تطبيق و فراگيري و جامعيت و پاسخگويي به نيازهاي زمانه را ميدهد.