فقاهت و حکومت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقاهت و حکومت - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الهي و از جانب خداوند به طور مستقيم به مقام رهبري و حکومت نصب شده و نقش مردم حمايت آنان و پيروي و اطاعت از آنان است يعني وظيفه مردم بوده است که در تشکيل حکومت الهي پيامبران و امامان را ياري داده ، و پس از تشکيل حکومت نيز از اوامر و دستورات آنان پيروي کنند ولي شأنيت و فعليت مقام ولايت و حکومت آنان به جعل و تشريع خداوند باز مي‌گردد ولي در مورد فقهاي واجد شرايط شأنيت مقام حکومت از جانب خداوند و فعليت آن از جانب مردم است

2/3ـ قبل از بررسي دو مطلب ياد شده لازم است نکته‌اي را يادآور شويم و آن اين که اين نظريه نيز به گونه‌اي به نظري نصب الهي در مسأله حکومت فقيه باز مي‌گردد زيرا نصب دو گونه است يکي نصب فرد يا افراد معين با ذکر نام و خصوصيات آنان چنان که اعتقاد شيعه اثنا عشري در مورد امامت چنين است ؛ و ديگري نصب از طريق ذکر اوصاف و شرايط معين چنان که عقيده شيعه زيديه در باب امامت در غير اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين چنين است به اعتقاد آنان پيامبر اکرم ص علي ع و دو فرزندش امام حسن و امام حسين را به نام به امامت بر گزيده است ، ولي در مورد ساير ائمه نه تعداد آنان معين است و نه نام آنها ، بلکه هر فردي که داراي شرايط پنجگانه زير باشد توسط پيامبر ص به امامت برگزيده شده است

1ـ از فرزندان فاطمه زهرا ع باشد

2ـ عالم به شريعت اسلام باشد

3ـ زاهد و پارسا باشد

4ـ شجاع باشد

5ـ آشکارا مردم را به حق دعوت کرده و براي ياري دين خدا دست به قيام مسلحانه بزند

بنابراين پس از قبول اين مطلب که در احاديث اسلامي صفات حاکم و رهبر اسلامي ـ در فرض غيبت امام معصوم و يا عدم دسترسي به او ـ بيان شده است ، و آنها عبارتند از عقل ، اسلام و ايمان ، عدالت ، فقاهت ،

توان مديريت و رهبري ، مرد بودن، پاکيزگي ولادت ، بخيل و حريص به دنيا نبودن ، اين در حقيقت به معناي نصب چنين افرادي به مقام رهبري و حکومت است نصب از طريق وصف و نه اسم، يعني مشروعيت رهبري و حکومت دارندگان چنين اوصافي از جانب خداوند و توسط پيامبر اکرم ص و ائمه اهل بيت ع ثابت گرديده است در اين صورت هر گاه خود آنان به جهات مصالح اسلام و مسلمين بر رهبري يکي توافق نمايند ، و يا از طريق رأي و انتخاب مستقيم و يا غير مستقيم مردم شرايط اجتماعي تنها براي رهبري يکي از آنان فراهم گردد اين امر در مشروعيت مقام و منصب رهبري فرد مزبور هيچ تأثيري ندارد چنان که مشروعيت آن را از ديگران سلب نمي‌کند چيزي که هست در اين صورت چون شرايط تشکيل حکومت تنها براي يکي فراهم است ، حجت شرعي بر او تمام و بر ديگران تمام نيست ، يعني فرد مزبور در عدم قيام براي تصدي رهبري و حکومت عذر شرعي ندارد، ولي ديگران در اين جهت معذورند ، چنان که امام علي ع هنگامي که مردم براي بيعت با او به عنوان رهبري جامعه اسلامي اعلان آمادگي کردند فرمود

«اگر اجتماع و اعلان آمادگي شما براي بيعت با من نبود ، و چنين نبود که با وجود ياور و پشتيبان حجت الهي تمام است ريسمان شتر خلافت را به گردن آن مي‌آويختم و او را به حال خود رها مي‌کردم »

امام ع از بيعت و حمايت مسلمانان به عنوان «نصرت » و پشتيباني ياد مي‌کند ، و نه مشروعيت بخشيدن به دخالت امام در امور مسلمين

بنابراين ، بيعت و رأي مردم و حمايت آنان در فعليت يافتن حکومت بدين معناست که بدون آن ، مسئوليت و حق حکومت که از جانب خداوند براي رهبر الهي و بر دوش او نهاده شده است ، بروز و ظهور نمي‌يابد نه اين که فعليت مشروعيت آن وابسته به بيعت و رأي مردم است به گونه‌اي که نفوذ رهبري او محدود به افرادي باشد که او را برگزيده‌اند

اصولاً در اصل تشريع ـ خواه در بحث امامت و يا در هر مسئله يا حکم ديگرـ تفکيک ميان شأنيت و فعليت معقول نيست، تفکيک ميان اين دو مربوط به تشريع و ابلاغ حکم است ؛ يعني نخست حکم وقانون تشريع مي‌شود، آنگاه اعلان و ابلاغ مي‌گردد اما در خود تشريع ، شأنيت و فعليت معنا ندارد تشريع امامت و رهبري خواه به صورت اسم باشد و يا وصف ، عين فعليت است ولي از نظر ابلاغ و اعلان دو

/ 23