فقاهت و حکومت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فقاهت و حکومت - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيامبر است و نه بيانگر معني خليفه يعني کساني که حديث و سنت پيامبر اکرم را مي‌دانند و آنها را به ديگران تعليم مي‌دهند ، خلفا و جانشينان آن حضرت مي‌باشند

به اين استدلال اشکال شده است به اين که ممکن است مقصود از «خلفا» در حديث ، ائمه اهل بيت ع باشد

در پاسخ گفته شده است «تعبير راويان احاديث نبوي در مورد ائمه اهل بيت ع معهود نيست ، و مقام آنان بالاتر از اين عنوان است از آنان به عنوان خزّان حافظان علم الهي ياد شده است، و صفاتي که در احاديث براي آنها بيان شده است فراتر از شأن و مقام «راويان احاديث» است اصولاً اگر مقصود ائمه اهل بيت ع بود عبارتي از قبيل«آنان علي و فرزندان معصوم اويند » به کار مي‌رفت که جز بر آنان منطبق نگردد»

در اين جا اشکال ديگري به نظر مي‌رسد و آن اين که هر گاه مقصود از «خلفا» در حديث مزبور هم علماي اسلامي باشند و مقصود از خلافت نيز امامت و ولايت باشد ، در اين صورت علماي اسلامي در عرض ائمه اهل بيت ع داراي مقام امامت و ولايت مي‌باشند، در حالي که طبق نصوص امامت اين مقام مخصوص ائمه اهل بيت ع است ، و علماي اسلامي اگر داراي مقام امامت و ولايت باشند در طول امامت و ولايت اهل بيت ع است و نه در عرض آن منشأ اين اشکال اين است که خلافت را به معني امامت و زعامت سياسي معنا کنيم ، ولي اگر به قرينه ذيل حديث آن را به مسؤوليت فرهنگي که مشتمل بر تعليم و تربيت و امر به معروف و نهي از منکر است ، تفسير کنيم ، اشکالي در بين نخواهد بود ، زيرا مسؤوليت فرهنگي از مختصات ائمه اهل بيت ع نيست ، هر چند ـ به مقتضاي حديث ثقلين حديث سفينه و مانند آن ـ در مسايل مورد اختلاف مرجع و مقياس ، رأي و نظر آنان است ولي اگر به فرض مطلبي را علماي ديگر اسلامي نيز در زمينه سنت پيامبر اکرم ص مي‌دانند ، مسؤول نشر و تعليم و ابلاغ آن مي‌باشند ، همان گونه که ائمه اهل بيت ع اين مسؤوليت را بر دوش دارند ، ولي در مسأله حکومت و زعامت سياسي چنين اشتراکي وجود ندارد ، اين مقام ويژه آنان است و بحث ولايت فقيه در پي آن است که در عصر غيبت ، مسؤوليت حکومت را براي فقهاي اسلامي اثبات کند ، و اين مطلب از حديث مزبور به دست نمي‌آيد ، بلکه بايد به دليل عقلي دليل اول و يا ساير دلايل نقلي آن استناد نمود

امام خميني ره از اين اشکال پاسخ داده و خلافت را به کلي و جزئي تقسيم کرده است ، آنچه براي ائمه اهل بيت ع ثابت است خلافت کلي و همه جانبه است ، که با فرض وجود و حضور آنان همه مسلمين تحت خلافت و ولايت آنانند چنان که در زمان حضرت علي ع همه افراد و از آن جمله امام حسن ع و امام حسين ع‌ مشمول خلافت و ولايت آن حضرت بودند بنابراين خلافت فقها در عرض خلافت اهل بيت ع نيست

8/2ـ يکي از ادله ولايت فقيه توقيع نامه مبارک

امام عصرعج به دومين نايب خاص آن حضرت يعني محمد بن عثمان عمري است در اين توقيع آمده است «و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة حديثنا فانهم حجتى عليكم ، و انا حجة الله» در مورد حوادثي که پيش خواهد آمد به راويان حديث ما رجوع کنيد ، زيرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خداوندم

توقيع مزبور در پاسخ به سؤالات فردي به نام اسحاق بن يعقوب نوشته شده است ، وي سؤالات خود را به محمد بن عثمان داد تا به نزد امام برده و پاسخ آنها را بياورد با توجه به اين که از اسحاق بن يعقوب در کتب رجال ذکري به ميان نيامده و توثيق و تأييدي در حق وي نرسيده است ، گفته شده است حديث از نظر سند فاقد اعتبار است

ولي برخي از محققان گفته‌اند مي‌توان وثاقت وي را از اين طريق که مرحوم کليني اين حديث را از اسحاق بن يعقوب نقل کرده است ، به دست آورد ، زيرا بعيد است محدثاني چون کليني از افراد غير موثق أخذ حديث نمايند گذشته از اين توقيع مزبور سند ديگري هم دارد که خالي از اشکال است

در استدلال به حديث مزبور بر ولايت فقيه به دو فقره آن استناد شده است

فقره نخست اين که امام ع دستور داده است که در حوادثي که رخ مي‌دهد به راويان احاديث رجوع شود ، توضيح اين که

/ 23