ـ تشريع حج تمتع در حجة الوداع - تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 196 (5) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 196 (5) - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ـ تشريع حج تمتع در حجة الوداع

و اما آن بابي كه حج النبي در آن مطرح بود روايتي بود كه حلبي از امام ششم(سلام الله عليه) نقل كرد كه جريان حج رسول اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) در حجة الوداع عبارت از اين بود كه چهار روز مانده به پايان ذي‌القعده حضرت حركت كرد [و] آمد كنار شجره و محرم شد كه مقداري از اين روايت در بحث ديروز خوانده شد تا رسيديم به اينجا كه حضرت فرمود به اينكه آنها كه قرباني به همراه نياوردند از احرام بيرون بيايند و محل بشوند تا نوبت احرام حج فرا برسد، «فقال سراقة بن مالك بن جعشم»1 سراقه فرزند مالك فرزند جعشم كناني اين‌چنين گفت: «يا رسول الله! علمنا كأنّا خلقنا اليوم»؛ ما به حكم جديدي آشنا شديم گويا تازه متولد شديم. چون حج تمتع قبلاً سابقه نداشت هرچه بود حج افراد بود و قران هم كه ماهيتاً در حد حج افراد است؛ چون هر دوي اينها از عمره جداست و عمره از حج قران و همچينن از حج افراد جداست. تنها حجي كه عمره‌اش در حج مشتبك و مخلوط است، همان حج تمتع است.

آن‌گاه سراقه عرض كرد: «أرأيت هذا الذي أمرتنا به لعامنا هذا أو لكل عام»؛ اين مخصوص امسال است (در حجةالوداع) يا در هر سال مي‌شود حج تمتع انجام داد يا افراد مخصوص بايد حج تمتع انجام دهند. حضرت فرمود: «لا»؛ اين مخصوص امسال نيست «بل للأبد الأبد»؛ دائماً كساني كه از مكه فاصله دارند (أَهْلُهُ حَاضِرِي المَسْجِدِ الحَرَامِ) نيست؛ بايد به حج تمتع احرام ببندند.

ـ انكار حج تمتع توسط خليفه دوم

آن‌گاه حضرت فرمود: «و إن رجلاً قام فقال يا رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) نخرج حجاجاً و رؤوسنا تقطر؟»؛ كسي برخواست عرض كرد: يا رسول‌الله! اين چه دستور است كه ما در وسط حج از احرام بيرون بياييم و اگر كسي در وسط حج از احرام بيرون آمد، محرمات احرام كه كسي نساء است بر او حلال خواهد شد، در اثر حليت نساء بايد غسل كند (بعد از ارتكاب). آن‌گاه چگونه كسي در وسط حج به سر ببرد در حالي كه قطرات آب غسل از سرش مي‌ريزد؛ يعني كنايه از آنكه حج با بهره‌برداري از نساء ممكن نيست و اگر كسي از احرام بيرون آمد براي او بهره‌برداري از نساء رواست در حالي كه اين با حج هم نمي‌شود: «نخرج حجاجاً و رؤوسنا تقطر؟» اين را به عنوان يك طعن به خيال خود گفت. حضرت طبق اين نقل فرمود: «إنك لن تؤمن بهذا أبدا»؛ تو كسي هستي كه به حج تمتع اصلاً ايمان نخواهي آورد كه اين هم از نفاق دروني آن مخاطب حكايت مي‌كند و هم از علم غيب حضرت حكايت مي‌كند.

/ 13