تحريم ازدواج مؤقت و حج تمتع توسط خليفه دوم - تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 196 (5) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 196 (5) - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحريم ازدواج مؤقت و حج تمتع توسط خليفه دوم

بحثي كه سيدنا الاستاد مرحوم آقاي طباطبايي(رضوان الله عليه) مانند همه موارد خيلي عميق مطرح كردند همين مسئله بدعت‌گذاري بعضي از افراد بود نسبت به حج تمتع. جريان بدعت‌گذاري عبارت از آن است كه حج تمتع حجي است كه عمره‌اش در حج مشتبك است؛ يعني اول انسان به احرام عمره حج تمتع محرم مي‌شود، بعد از اينكه احرام بست وارد مكه شد طواف و نماز طواف و سعي بين صفا و مروه انجام داد تقصير مي‌كند و از احرام عمره تمتع بيرون مي‌آيد و همه محرمات حال احرام براي او حلال است مگر مسئله حلق كردن كه حق حلق ندارد و بعضيها هم گفتند كه حق بيرون رفتن از مكه ندارد مگر لحاجة؛ اگر هم لحاجة خواست بيرون برود، واجب است به احرام حج تمتع محرم بشود كه سيدنا الاستاد امام(دام ظله) هم فتوايش اين است6 و مرحوم سيد صاحب عروه(رضوان الله عليه) فتواي استحبابي مي‌دهند7.

در جريان حج تمتع آن است كه همان‌طوري كه رسول خدا به آن مرد فرمود: «انك لن تؤمن بهذا أبدا»8؛ يعني تو هرگز ايمان نخواهي آورد كه ما در اسلام حجي داشته باشيم به نام حج تمتع [كه] مركب باشد از عمره و حج و وضعش اين باشد كه حاجي وقتي به ميقات رسيد به احرام عمره تمتع محرم بشود، بعد بيايد مكه و طواف و نماز طواف و سعي بين صفا و مروه انجام بدهد و تقصير كند و از احرام بيرون بيايد و همه محرمات براي او حلال بشود الا الحلق حتي نساء و طيب بر او حلال بشود، فرمود: تو به اين ايمان نمي‌آوري بعد از اينكه نوبت به همين مرد رسيد (يعني عمر) گفته كه: اين متعه در زمان پيامبر بود و من تحريم مي‌كنم.

اينكه در تجريد مرحوم علامه آمد كه دو متعه بود كه او حرام كرده است و كسي كه تحريم مي‌كند چيزي را كه خدا و پيامبرش حلال كردند، او نمي‌تواند «خليفة الله» باشد، ناظر به همين است كه او گفت: «متعتان كانتا في زمن رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) و أنا أحرمهما و أعاقب عليهما»9 اين حرف را زد. خب، اين دو متعه: يكي «متعة النساء» است كه عقد موقت را تحريم كرد [و] گفت: من نمي‌توانم ببينم كسي با ديگري عقد منقطع داشته باشد و اگر كسي اين كار را كرده باشد و پيش من آورده باشند من «غيبته بالحجارة»10، «غيبته بالحجارة»؛ يعني رجمش مي‌كنم؛ همان‌طوري كه در زناي محصنه با حجاره اين‌قدر مي‌زنند كه او دفن مي‌شود اين هم همين طور است گفت: «الاّ غيبته بالحجارة» اين درباره «متعة النساء» با اينكه نوع بزرگان مخصوصاً مرحوم اميني(قدس الله نفسه الزكيه) ثابت كرد كه خيلي از صحابه از ولد متعه‌اند11؛ چگونه اين يك چنين حرفي مي‌زند؟ قولاً و فعلاً از صحابه تحليل اين را نقل كرده است. دومي همين «متعة الحج» است. در متعة الحج مي‌گفت به اينكه من نمي‌توانم ببينم وسط حج، كسي برود و غسل انجام بدهد؛ يعني نساء بر او حلال باشد كه «رأسه يقطر من الغسل».

اين كار را كرده است. در اين كه اين كار را كرده حرفي نيست؛ تاريخ (چه مورخان اهل سنت چه مورخان اماميه) نقل كردند كه او آن كار را كرده است. بحث در آن است كه چرا كرد و آيا حق داشت بكند يا نه؟ در اينكه اين كار را كرد شما به تفصيل اين را سيدنا الاستاد(رضوان الله عليه) در كتاب شريف الميزان نوع مدارك را جمع كرد و جامع‌تر از اين بخش الغدير مرحوم اميني(رضوان الله تعالي عليه) است12. منتها ايشان بحث تفسيري دارند آن بزرگوار بحث حديثي و تاريخي.

/ 13