هدایتگران راه نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایتگران راه نور - نسخه متنی

محمد تقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بكشد.

امّا خداوند،اين نقشه را نقش بر آب كرد.

وقتى وى نزد پيامبر آمد، وآن‏حضرت با اوبه گفتگو نشست، وى را از توطئه‏اى كه در سر داشت مفصلاً آگاه ساخت.

اين پهلوان قريش "عمير بن وهب" نام داشت، او اسلام آورد و به مكّه‏بازگشت و فعالانه به تبليغ اسلام همّت گماشت و بدين‏گونه توطئه‏مكارانه قريش خنثى شد.

غزوه سويق‏ قريش دسيسه بى‏فايده ديگرى را به اجرا گذاشت.

گروهى از آنان كه‏شمارشان به دويست نفر مى‏رسيد، به فرماندهى ابوسفيان، شبانه بر مردم‏مدينه شبيخون زده دو تن از آنان را كشتند.

چون سپاه اسلام به رهبرى پيامبر، آنها را تعقيب كردند كفار تاب‏ايستادگى نيافتند واز ميدان گريختند وبراى آن كه بتوانند با راحتى وسبكى‏بيشتر بگريزند قسمتى از وسايل خود را بر جاى نهادند و خود فرار كردند.

اين جنگ به "غزوه سويق" شهرت يافت.

زيرا مسلمانان در اين جنگ‏مقدار فراوانى از خوراك سويق كه توشه كفار بود، به غنيمت گرفتند.

نبرد اُحُد اين بار نيز ابوسفيان فرماندهى قريش را برعهده و پرچم كفر را به‏دست گرفت.

و پنج هزار مرد جنگى در زير آن جمع كرد و به طرف مدينه‏در حركت شد.

وقتى سپاه ابوسفيان به كوه احد در چند كيلومترى مدينه‏رسيد، پيامبر با لشكرى كه شمار آن از ششصد تن بيشتر نمى‏شد، به‏رويارويى وى شتافت.

پيامبر در اين نبرد، نقشه خيره كننده‏اى كشيد.

وى از كوه اُحُد به عنوان تكيه‏گاهى براى سپاهش استفاده برد و برشكافهاى كوه كه در پشت سرش قرار داشت، گروهى مسلح را به‏فرماندهى "عبداللَّه" گماشت و به آنان فرمود كه چه مسلمانان پيروزشوند، و يا شكست بخورند، نبايد موقعيت خود را رها كنند.

آنگاه‏فرمان داد مسلمانان يكپارچه بر كفار يورش برند.

كفار، كه تا آن هنگام‏با هجوم يكپارچه برخورد نكرده بودند، پس از مدتى نبرد خونبار تارومار شدند، و مسلمانان بر غنايم فراوانى دست يافتند.

كسانى كه پشت‏سر سپاه در شكاف كوه به نگهبانى مشغول بودند، ديدند كه همرزمانشان‏در جمع غنايم از آنان پيش افتاده‏اند.

از اين رو آنان نيز به قصد جمع‏غنيمت موقعيت حساس خود را رها كردند، و به جمع غنايم پرداختند.

هر چقدر كه "عبداللَّه" آنان را از اين كار منع كرد، مؤثر نيفتاد.

وقتى كفار به رهبرى خالد بن وليد وضع نگهبانان تنگه را چنين ديدند ازپشت سپاه مسلمانان، بر آنان حمله بردند و ما بقى ياران "عبداللَّه" را ازپاى درآوردند وپس از آن بر مسلمانان تاختند و به كافرانى كه از صحنه‏نبرد گريخته بودند، بانگ بازگشت سردادند.

لشكر قريش، مسلمانان رادر محاصره خود گرفتند.

شمار فراوانى از مسلمانان از عرصه نبردگريختند واين درحالى بود كه مسلمانانى كه از ميدان فرار نكردند، مثل‏پيامبر وعلى‏عليه السلام وعده ديگر از مسلمانان فداكار، از اين موقعيت‏بهره‏بردارى كردند.

سرانجام حضرت على‏عليه السلام ده تن از پرچمداران سپاه‏كفر را به هلاكت رساند، تا جايى كه پرچم كفار بر زمين افتاد، و انها باخوارى، راه گريز در پيش گرفتند.

پس از اين، مسلمانان غنايم زيادى به چنگ آوردند، اگرچه در اين‏جنگ خسارتهاى جبران‏ناپذيرى نيز متوجه مسلمانان شد همچون‏شهادت حمزه بن عبدالمطلب پهلوان و دليرمردى كه پس از پيامبروعلى‏عليه السلام، سوّمين فرمانده سپاه اسلام به شمار مى‏رفت.

پيامبر اسلام‏پس از شهادت حمزه وى را "سيّدالشهداء" ناميد.

/ 30