پيامبر با بيوه‏زنان ازدواج مى‏كرد - هدایتگران راه نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایتگران راه نور - نسخه متنی

محمد تقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسلمانان باشد.

پيامبر با بيوه‏زنان ازدواج مى‏كرد

در آن روزگار، يكى از عادات‏نابه‏هنجار اعراب آن بود كه زن بيوه را به كلى طرد مى‏كردند تا تن به گناه‏وزشتى دهد و يا آن كه به فقر دچار شود و نابود گردد.

البته جنگهاى‏اسلامى موجب افزايش تعداد اين زنان نيز شده بود.

بعلاوه پيامبر با اين‏زنان ازدواج مى‏كرد، تا نظر قبيله‏هاى آنها را به اسلام جلب كند.

برخى‏از زنانى كه پيامبر از طريق نخست با آنان پيمان زناشويى بسته بود،عبارتند از: اُمّ سلمه و سوده دختر زمعه و رمله ام حبيبه و حفصه دختر عمروميمونه.

نام برخى از زنانى كه‏از طريق دوم به‏همسرى آن‏حضرت درآمده‏بودند، عبارتند از: صفيه دختر ثابت.

ثابت يكى از سران يهود بود.

به‏نظر مى‏رسد پيامبر با دختر ثابت ازدواج كرد تا دلهاى يهوديان را كه‏دژهايشان ويران و مجد و شكوهشان نابود شده بود، به اسلام جلب كند.

"جويرة" نيز يكى ديگر از زنان پيامبر بود.

پس از آنكه اربابانِ وى‏در غزوه "بنى مصطلق" تار و مار شدند، آن‏حضرت وى را به زنى گرفت‏و به خاطر همين زن، همه اسيران بنى مصطلق آزاد شدند.

بنى مصطلق نيز به بركت اين پيمان خجسته، به اسلام گرويدند.

- از اينها گذشته، بايد اضافه كنيم كه پيامبر تنها براى مردان برانگيخته‏نشده، بلكه وى مأموريت هدايت زنان را نيز برعهده دارد.

همانگونه كه‏پيامبر مستقيماً با مردان ارتباط برقرار مى‏كرد، مى‏بايست زنها را نيزتحت تربيت و تهذيب قرار دهد بنابراين اگر پيامبر اين مقدار ازدواج‏نمى‏كرد فرصت كافى براى برخورد نزديك با زنان براى او فراهم نمى‏آمدو ناچار بود از دور به اين مهم اقدام كند كه البته اين اندازه در تربيت زن‏كه شايستگى رهبرى فكرى و تربيتى را داراست، كافى نبوده است با آنكه‏پيامبر با زنانى كه از نظر جنسيت متفاوت از يكديگر بودند، ازدواج كردامّا توانست نمونه عالى مديريت در زندگى خانوادگى باشد اگرچه‏مشكلات بس پيچيده اجتماعى نيز اطراف آن‏حضرت را فرا گرفته بود.

مدير و مربّى‏ در ديگر امور، پيامبر با وسعت انديشه وسعه صدر و حسن تدبيرش‏وبا ويژگى خاصى كه خداوند به او داده بود، توانست برترى و تفوق خودرا بر ساير مردمان و در همه زمانها نشان دهد.

آن‏حضرت با آنكه يتيمى‏طرد شده بود، توفيق يافت از جهنم بيابان عربستان، بهشت دولتهاى‏اسلامى و مهد تمدن و فرهنگ اسلامى را بنيان نهد.

و از مردمان آن دياركه از نظر اخلاق و عادات از بدترين مردمان روى زمين به شمارمى‏آمدند، پيوسته رهبران و سرورانى جهانى به وجود آورد.

آنچنانكه‏تفصيل برخى از اين رويدادها را، پيش از اين نيز بيان كرديم.

آيا اينهاهمه نمى‏تواند گواهى بر حُسن تدبير و وسعت انديشه و سيرت زيبا و كمال‏روحى و عقلى آن‏حضرت به شمار آيد؟ خُلق عظيم‏ اگر از شرح صدر و وسعت روح آن‏حضرت در ميدان تدبير امورخصوصى و عمومى تا ساير مظاهر برترى روحى و اخلاقى وى تأمل كنيم‏بايد از توصيف كامل جوانب برترى آن‏حضرت در اخلاق، اظهار عجزوناتوانى نماييم.

چراكه خداوند وى را خاتم پيامبران قرار داده و اينان‏كسانى هستند كه در هر دو جنبه مادى و معنوى راهبر و سرآمد تمام‏انسانها بوده‏اند.

اميرمؤمنان على عليه السلام، براى نشان دادن عجز و ناتوانى انسان از توصيف‏كامل پيامبر، استدلال لطيفى را بيان كرده است.

او مى‏گويد: خداوند درقرآن مى‏فرمايد: )وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا(15)).

"اگر نعمتهاى خداوند ا شمارش كنيد، آنها را نتوانيد جمع كرد.

/ 30