بیشترلیست موضوعات -هدايتگران راه نور - زندگانى پيامبر گرامى حضرت محمّد مصطفىصلى الله عليه وآله- پيش از بعثت ابوطالب مردى تنگدستوعيالمند بود ازدواج فرخنده روزها گذشت پس از بعثت ظلم وستم درميان آنان شايع بود مشرق اسلام تنها يك قبيله دعوت پيامبر را پذيرفت اسلام در مصاف با يهود در سال هشتم، سوره برائت )توبه( نازل شد. پيامبر درصدد جنگ با روم برآمد حجةالوداع مهمترين مسأله، حكومت اسلامى بود پيامبر با بيوهزنان ازدواج مىكرد توضیحاتافزودن یادداشت جدید
وقتى سيل، ساختمان كعبه را ويرانكرد، قريش دست به كار ترميم خرابيها شد؛ امّا درباره اينكه چه كسى"حجرالاسود" را در جاى خود نصب كند و اين افتخار را به خوداختصاص دهد، اختلاف درگرفت.اين اختلاف به جاى باريكى منتهىشد، تا آنكه خردمندان قريش گفتند: بايد به فرمان نخستين كسى كه بدينجا داخل مىشود تسليم شويم.ديگران نيز اين رأى را پذيرفتند و چشم به راه نخستين كسى ماندند كهاز در وارد شود.ناگهان چهره محمد صلى الله عليه وآله پديدار شد و همه آنان يكصداگفتند: اين امين است.ما به حكم او راضى هستيم.پيامبر فرمود:پارچهاى آوردند و سپس دستور داد هريك گوشهاى از آن پارچه راگرفتند و خود سنگ را در ميان آن نهاد و چون پارچه را بلند كردند و بهمحاذى ديوار رساندند، آنحضرت با دست خود سنگ را در جايگاهشقرار داد و با اين داورى عادلانه حقوق همه قبايل را حفظ كرد، و خود نيزبه افتخار نصب حجرالاسود نايل آمد.قريش با اجراى اين حُكم بهافتخار و سرورى فراوان دست يافتند.در آن زمان اخلاق زشت و ناپسند به صورتى زننده در ميان جوانانشايع بود، به گونهاى كه در ميان اعراب آن روز، به جز شمارى اندك،همه جوانان به محيط فاسد و گناهآلود زمان خود گرفتار بودند، امّا با اينوجود هيچ يك از اعراب معاصر پيامبر و كسانى كه روزگار جوانىآنحضرت را زير نظر داشتند، يك مورد گرايش به باطل يا شركت درمجامع لهو و لعب براى او ثبت نكردهاند، بلكه برعكس مردم همه معانىبزرگوارى و شرف و ارزشهاى والاى انسانى را در وجود اين جوان بزرگوارمشاهده مىكردند.معروف است كه آنحضرت از بزرگان و رؤساى مكّه درخواستكرد، مجمعى براى دفاع از حقوق ضعيفان و كمك به آنان تشكيل دهند.افراد پاك سرشت از پيشنهاد حضرت استقبال كردند و براى پرداختن بهاين مهم سوگند شرف خوردند.اين پيمان به نام "حلف الفضول" خواندهشد.اين پيمان چه با پيشنهاد پيامبر استوار شده باشد يا با پيشنهاد شخصىديگر، پيامبر همواره در آن حضور مىيافته، و پس از رسالتش نيز آن راتمجيد كرده است.آنحضرت درباره اين پيمان مىفرمود: "با عموهاىخود در خانه عبداللَّه بن جدعان شاهد انعقاد اين پيمان بودم، من اين پيمانرا با شتران سرخ موى هم عوض نخواهم كرد.و اگر در زمان اسلام همبدين پيمان فراخوانده مىشدم، بازهم بدان پاسخ مىگفتم".امين و دانا چون مكّيان بر برتريهاى اخلاقى و بزرگواريهاى معنوى آنحضرتواقف شدند، وى را بر كارهاى خود امين شمردند و امانتهاى خود را به اوسپردند و او را محرم اسرار خود دانستند و در مسايل مهم خويش با وى بهمشورت نشستند.محمّد در ميان آنان به فردى امين، راستگو و دانامشهور بود.درباره كفيل وى، ابوطالب، نيز بايد بدانيم كه پيامبر نسبتبه او وفادار بود و در حقّ او نيكى مىكرد.
ابوطالب مردى تنگدستوعيالمند بود
از آنجا كه وى مسئوليّت سنگين رياست بنى هاشم رابرعهده داشت پيش از هر چيز به مال نيازمند بود و با اين حال درآمداندكى داشت.به اين سبب پيامبر از اوان كودكى در اين انديشه بود كهكارى انتخاب كند تا اندكى از بار سنگين مسئوليّت كفالت ابوطالببكاهد.از اين رو به شبانى روى آورد كارى كه در شأن كودكان عرب درمكّه بود.با اين تفاوت كه وى با اين كار شايستگيهاى لازم را براى بهدوش گرفتن بار سنگين رسالت را نيز كسب مىكرد.چراكه خداوند هيچپيامبرى را به رسالت برنيانگيخت مگر آنكه روزگارى از زندگىاش را بهشبانى پرداخته بود.