يهوديان وصلههاى ناهمگونى بودند كه از ترس شمشير پادشاهانوسلاطين در اين ديار پديد آمده بودند.اكثريت قريب به اتفاق آنان كهدر مدينه سكونت داشتند؛ عبارت بودند از: بنىقينقاع، بنىنضير،بنىقريظه، يهوديان خيبر، يهوديان فدك، يهوديان وادى قرن و يهوديانتيماء.بنى قينقاع، قبيله مرفهى بودند كه كار زرگرى جزيرةالعرب را دراختيار داشتند.روزى يكى از زنان مسلمان نزد يكى از زرگران آنها رفتزرگر از وى خواست كه روبندش را بردارد، امّا زن خواستِ او را اجابتنكرد.زرگر، بدون آنكه زن بفهمد، گوشه لباس زن را به پشتش گره زد.چون زن برخاست لباسش بالا رفت و بدنش معلوم شد و زرگر يهودى بهوى خنديد.زن مسلمان بناى فرياد گذاشت.يكى از مردان مسلمان بر آنزرگر هجوم برد و او را كشت.يهوديان نيز بر آن مرد مسلمان حملهكردند، و وى را از پاى درآوردند.ميان مسلمانان و يهوديان آتش نزاع شعلهور شد.پيامبر به سوىيهوديان رفت و آنان را نصيحت كرد كه به آيين اسلام بگروند و نظاممقدّس آن را بپذيرند.امّا يهوديان وى را مسخره كردند و به آن حضرتپيشنهاد جنگ دادند.پيامبر به طرف دژهاى آنان روانه شد و 15 روزايشان را در محاصره خود گرفت.سرانجام يهوديان به صلح با پيامبر تندر دادند، و قرار شد با اموال وفرزندان وبستگانشان از مدينه خارجشوند و لوازم و وسايل خود را براى مسلمانان واگذارند.يهوديان نيز چنينكردند و از مدينه به اطراف شام رهسپار شدند.
2 - بنى نضير
بنى نضير نيز قبيلهاى ثروتمند بود و پول و ثروت خود را به عنوان وامدر اختيار مردم مىگذاشت.پيامبر به سوى آنان رفت و از ايشان خواستاروام شد.يهوديان درصدد برآمدند؛ آنحضرت را بكشند.از اين رو به وى اصرار بسيار كردند كه به خانهشان داخل شود.امّاپيامبر دعوت آنان را نپذيرفت و به ديوار تكيه داد.يهوديان تصميمگرفتند سنگى از بالا بر سر آنحضرت بيفكنند.امّا سنگ به پيامبر نخوردو آنحضرت بدون آنكه از آنان وامى بگيرد به مدينه بازگشت و به آنانپيغام داد: "حال كه پيمان مرا شكستيد از ديار من بيرون شويد و براى اين كار بهشما ده روز مهلت مىدهم".به پيامبر گزارش دادند كه يهوديان قصد ترك مدينه را ندارندومىگويند: تو هرچه مىخواهى بكن.پيامبر نيز به سوى آنان رهسپار شد و آنها را محاصره و خانههايشانرا ويران كرد.يهوديان از دژى به دژ ديگرى نقل مكان مىكردند، تا آن كهعرصه بر آنها تنگ آمد و از پيامبر خواستند كه به آنها اجازه دهد اموالولوازمشان را از مدينه خارج نمايند امّا پيامبر اين خواسته را نپذيرفتوسرانجام يهوديان اموال خود را به عنوان غنيمت براى مسلمانان برجاىنهادند و خود از مدينه بيرون رفتند.
3 - خيبر.
و دلاورى حضرت على در سال هفتم هجرى با انعقاد پيمان صلح حديبيه، پيامبر در انديشهجنگ با يهوديان خيبر، كه فشار روانى بر مسلمانان وارد مىآوردندوبرضد مسلمانان با دشمنان آنان همدست مىشدند، برآمد.