بیشترلیست موضوعات -هدايتگران راه نور - زندگانى پيامبر گرامى حضرت محمّد مصطفىصلى الله عليه وآله- پيش از بعثت ابوطالب مردى تنگدستوعيالمند بود ازدواج فرخنده روزها گذشت پس از بعثت ظلم وستم درميان آنان شايع بود مشرق اسلام تنها يك قبيله دعوت پيامبر را پذيرفت اسلام در مصاف با يهود در سال هشتم، سوره برائت )توبه( نازل شد. پيامبر درصدد جنگ با روم برآمد حجةالوداع مهمترين مسأله، حكومت اسلامى بود پيامبر با بيوهزنان ازدواج مىكرد توضیحاتافزودن یادداشت جدید
فرمود: ما هيچگاه از جنگ اينقوم باز نمىگرديم و براى پايدارى در جنگ باز از مسلمانان تقاضاىبيعت نمود.مسلمانان نيز براى پيروزى يا شهادت به آنحضرت دستبيعت دادند.وقتى گزارش بيعت جديد مسلمانان با پيامبر به قريش داده شد، آناناز اين امر وحشت كرده، عدهاى را براى صلح به نزد او فرستادند.پيامبرنيز با آنان صلحنامهاى منعقد كرد كه مهمترين بندهاى آن از اين قرار بود: 1 - آتش بس ميان دو گروه براى مدت دو سال.2 - هركس به اردوى مسلمانان پناه برد بايد بازگردانده شود ولى اگركسى از مسلمانان به نزد كفار آمد، نبايد تحويل مسلمانان داده شود.3 - مسلمانان بايد امسال از انجام مناسك منصرف شوند و به جاى آنسال آينده به مكّه وارد گردند.4 - هر دو طرف مىتوانند پيمان هركس را كه خواستند بپذيرند.اين سياست صلحجويانه و مسالمتآميز كه پيامبر آن را دنبال كرد،توانست راههاى بسته پيشرفت و پيروزى را در مقابل آنحضرت بگشايد.زيرا پس از تأمين امنيت و آسايش جبهه داخلى، آنان مىتوانستند بادنياى خارج )جبهه خارجى( رويارو شوند كه اين امر در گرو انعقاد اينپيمان بود.تا فراسوى جزيرةالعرب: 1 - پس از امضاى اين صلحنامه، پيامبر مستقيماً نامههايى به تمامرهبران و فرمانروايان دولتهاى همسايه نوشت.آنحضرت نامههايى بهپادشاه روم، ايران، حبشه و قبط نگاشت.همچنين نامههايى نيز خطاببه فرمانروايان بُصرى و دمشق و حكمران بحرين و دو فرمانرواى عمانوحكمران يمامه درباره مسئوليّت رسالت خود و تبليغ آن ارسال داشت.اين نامههادر نشر دعوت اسلامى و نابودى كفر از تأثير شگرفىبرخوردار بودند.برخى از مخاطبان پيامبر، به دعوت وى پاسخ مثبت گفته، اسلامآوردند، مانند فرمانرواى حبشه و حكمران بحرين و دو فرمانرواى عمانكه البته اين امر براى اسلام فتحى بزرگ به شمار مىرفت.امّا دستهاىديگر از اين پادشاهان واُمَرا، دعوت آنحضرت را رد كردند امّا همچنانحرمت پيامبر را پاس داشتند و او را تأييد نمودند.همچون پادشاه روموقبط و يمامه.برخى از آنان نيز نه تنها دعوت آنحضرت را قبول نكردندبلكه وى را مورد اهانت قرار دادند، و دعوت او را به تمسخر گرفتند،مانند پادشاه ايران و فرمانروايان بُصرى و دمشق.2 - در سال بعد پيامبر در رأس يارانش كه با وى در حديبيه حضورداشتند، به عزم عمره به سوى مكّه روانه شد.كفار ميدان را براىآنحضرت خالى گذارده و خود از مكّه خارج شده بودند تا مبادا ميان دوطرف برخوردى ايجاد شود.در واقع اين عمل به منزله اجراى يكى از مفادصلحنامهاى بود كه در سال گذشته ميان مسلمانان و كفار به امضا رسيدهبود.اينك پيامبر پس از هفت سال دورى از مكّه براى نخستين بار به آنشهر مقدّس گام نهاد.پيمانشكنى قريش و فتح مكّه پيامبر پس از سه روز اقامت در مكّه به مدينه بازگشت.پس از اينسال كفار قريش، برخى از مفاد صلحنامه را زير پا نهادند.يكى از آنموارد، حمله آنان به قبيله "خزاعه" بود.اين قبيله با پيامبر همپيمان بودولى طبق مفاد صلحنامه قريش نمىبايست با همپيمانان پيامبر وارد جنگشوند، و بر ضد ايشان به دشمنانشان كمك و يارى دهند.با حمله قريشبه قبيله "خزاعه" بر پيامبر روا بود كه با قريشيان به جنگ به پردازد.آنحضرت نيز يارانش را گردآورده به همراه عدهاى از قبايل مسلمانان كهدر اطراف مدينه سكونت داشتند به سمت مكّه در حركت شد.