هدایتگران راه نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایتگران راه نور - نسخه متنی

محمد تقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

او پيش ازحركت به سوى مكّه، افرادى را به عنوان ديده‏بان و نگهبان بر مسير راه‏گماشت تا مواظب باشند "جاسوسان" خبر خروج وى را به مكّيان نبرندوكار به‏جنگ نيانجامد زيرا آن‏حضرت قصد درگيرى وخون‏ريزى نداشت.

چون پيامبر با سپاهش به "حى ظهران"، در نزديكى مكّه، رسيد به‏افرادش فرمود تا آتش فراوانى بيفروزند آنان نيز چنين كردند.

اين امرهراسى بزرگ در دل كفار انداخت.

ابوسفيان كه راه مكّه را زير نظرگرفته بود، با ديدن آن همه آتش وحشت‏زده به نزد عبّاس، عموى پيامبر،رفت.

عبّاس او را به نزد پيامبر برد.

ميان آنها گفتگوهايى رد و بدل شدوسرانجام ابوسفيان اسلام آورد.

با مسلمان شدن ابوسفيان و برخى ازجنگ‏آوران قريش و رؤساى آنها، مكّه توان خود را براى مقابله از دست‏داد.

بدين‏ترتيب، ديگر نيروى بازدارنده‏اى وجود نداشت تا از ورودپيامبر به مكّه جلوگيرى كند.

پيامبر در اين حمله نظامى، تاكتيكى بى‏مانند انتخاب كرد و همين‏تاكتيك عاملى بود تا از افزايش شمار كشته‏ها جلوگيرى نمايد.

تاكتيك‏پيامبر آن بود كه پيش از ورود به شهر مكّه اعلام كرد هركس سلاح خود رابر زمين بگذارد يا به خانه ابوسفيان پناهنده شود، و يا به خانه خودش‏برود، يا در كنار كعبه جاى گيرد، و يا در زير پرچم ابو رويحه درآيد،در امان است.

آنگاه به سپاهيانش فرمود تا شهر را محاصره كنند و از هرطرف وارد شهر شوند و جز با كسانى كه با آنها به مقابله مى‏پردازند،جنگ و ستيز نكنند.

سپس پيامبر، بدون آنكه با حركت مخالفى رودررو شود، به مكّه قدم‏نهاد.

تنها برخوردى كه روى داد، برخوردى بود كه ميان خالد بن وليد كه‏از پايين مكّه وارد آن شهر شده بود، با عده‏اى از كفار به وقوع پيوست.

خالد در اين درگيرى دوازده نفر از كافران را به هلاكت رساند و يك تن ازمسلمانان نيز در اين جنگ شهيد شد.

سپس پيامبر، ضمن خطبه‏اى كه درخانه كعبه ايراد كرد، فرمان عفو عمومى نسبت به كليه مشركان را صادرفرمود.

بافتح مكّه، مسلمانان پايه‏هاى‏حاكميت مطلق خودرا بر جزيرةالعرب،كه مردم آن مكّه را پايگاه دين و دنياى خود به حساب مى‏آوردند،استحكام بخشيدند.

نبرد حنين‏ آنگاه پيامبر فرمود تا بتهايى را كه در حول و حوش مكّه پرستيده‏مى‏شد درهم كوفته از بين ببرند.

پيامبر اطلاع پيدا كرد، كه گروهى ازقبايل عرب همدست شده‏اند، تا به مكّه يورش آورند و مسلمانان رابكشند.

قبايل هوازن وثقيف نيز جزو همدستان اين گروه بودند.

چون پيامبر نسبت به صحت اين گزارش وقوف يافت، دوازده هزارنفر از مسلمانان را بسيج كرد و به رويارويى آنان گسيل داشت.

سپاهيان‏دو طرف در وادى حنين با يكديگر روبه‏رو شدند.

در آنجا تنگه‏اى بود كه‏دشمن پيش از مسلمانان، آن تنگه را به تصرف خود درآورده بود.

وقتى مسلمانان بدان محل رسيدند، سپاه دشمن كه در آن تنگه كمين‏كرده بود، بر آنان تاخت.

در اثر اين حمله، گروهى از مسلمانان گريختندوهرج ومرج درميان لشكريان مسلمان حكمفرما شد.

امّا پيامبر ثابت‏واستوار، برجاى ماند.

برخى از مسلمانان نيز در كنار آن‏حضرت باقى‏ماندند.

/ 30