مفهوم آزادی از دیدگاه مسلمانان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفهوم آزادی از دیدگاه مسلمانان - نسخه متنی

فرانتس روزنتال؛ مترجم: منصور میراحمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را در معرض بردگى اى قرار مى دهد كه بسيار حقارت آميزتر از بردگى جسمانى وحقوقى است.(35) مبارزه با اين آرزوها وغلبه نهايى بر آن ها انسان را آزاد مى سازد. (ديوژن) يا به روايت ديگر (سقراط) حق داشت به فاتح جهان اسكندر بزرگ انتقاد كند و بگويد كه او برده برده اش بود; زيرا ديوژن آرزوها و اميال حيوانى اش را رام كرده بود در حالى كه اسكندر مطيع آن ها بود.(36) طبق حكمت لقمان(37) يا اوشاهنج(1) (38) حكيم ايران باستان از جمله چيزهايى را كه در ايجاد فرد مذهبى دخيل دانسته است از بين بردن اميال حيوانى به منظور دست يابى به آزادى است. بنا به روايتى سقراط گفته است:

(آزادى يعنى اين كه فرد از بردگى اميال حيوانيِ خويش كه از نظر عقل سزاوار سرزنش است رهايى يابد).(39) آزادى كه به عنوان رهايى از اميال پست عنوان شده است جزيى از فضليتِ [عفّت (Soph osynگ)](40) مى باشد همان گونه كه مسكويه بيان كرده است:

(حجب وحيا (عفّت Soph osynگ) فضيلتِ احساسى است كه به اميال حيوانى مربوط مى شود (الحس الشهوانى). اين فضيلت زمانى كه انسان اميال حيوانى را مطابق با توانايى عقلانى خودش به كار مى گيرد در او ظاهر مى گردد. يعنى انسان وقتى در هم آهنگى با بصيرت و تشخيص عمل كند و ما دامى كه مطيع اميال حيوانى نباشد آزاد است. چنين انسانى ديگر برده هيچ يك از اميال حيوانى اش نيست).(41) بالأخره رهايى از اميال و آرزوها يكى از مراتب كمال انسانى است كه انسان را تا به كمال انسانى و مقام ملائكه بالا مى برد و پس از مرگ او نيز دوام مى يابد.(42) هدف نهايى فلسفه كه عبارت است از (سعادت) در صورتى به دست مى آيد كه روح در حد كاملش آزاد باشد.(43) اين جنبه از آزادى براى انسان در اشعار شيواى (ابوالفتح بُستى) كه معاصر مسكويه و با وى از حيث فكرى و معنوى هم نظر بود خلاصه شده است:

(در واقع آزاد كسى است كه خود را از بردگى اميال حيوانى و عيوب خويش برهاند.

[آزاد] كسى است كه چيزى را كه به دست آورد از او قابل سلب نباشد و مشتاقانه براى افزايش خير ـ در كردارها و صفات ـ تلاش نمايد).(44) آزادى در معنايى وسيع تر نشانه تمامى صفاتى است كه انسان با اخلاق را توصيف مى كند. انسان آزاد صفات شريف را نمايان مى سازد.(45) در حالى كه برده آن چه را كه در طبيعت انسان پست و بد است هويدا مى كند.(46) اين بسط معنا با كاربرد واژه كهن عربى يعنى (حرّ) مناسب است و به آن معنايى كنايى مى بخشد كه معمولاً در خارج از حوزه حقوقى كاربرد دارد. از نظر فيلسوف قرن دهم بغداد

/ 188