بیشترلیست موضوعات سخنى با خواننده مقدمه مترجم ديباچه فصل اول:
طـرح مسئـله فصل سوم:
تعـاريف آزادى فصل چهارم:
ابعاد جامعه شناختى و حقوقى مفهوم آزادى الف ـ برده دارى ب ـ موارد محروميّت از آزادى زندان بيگارى فصل پنجم:
نظريات فلسفى در باره آزادى الف ـ آزادى; مفهومى اخلاقى پ ـ آزادى در تأمّلات متافيزيكى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين عقيده در طرز تفكر [حضرت] محمد^ و در نتيجه در نظريه حقوق و فقه اسلامى متأخّر منعكس شده است.حديثى وجود دارد كه مى گويد: پيامبر^ شخصى را به خاطر يك اتهام بازداشت كرد.(21) اين حديث منشأ نگرانى زيادى براى فقهايى شد كه بايد قوانين عادلانه اى به منظور تنظيم دستورالعمل براى زندانى كردن بده كاران و مجرمان متهم شده يا بالقوه ـ چنان كه به زودى بحث خواهد شد ـ بيابند. [در باره اين حديث] اين گونه استدلال مى شود كه پيامبر^ به منظور پيش گيرى از فجايعى كه انسان ها در ارتكاب آن ها بسيار مستعد هستند (زندانى) نداشته است تا بتواند در آن گروه هاى معارضه جو را نگه دارى كند (بلكه فقط) زمانى كه تعداد مسلمانان در دوران عُمَر بسيار زياد شد اين خليفه خانه اى را در مكّه خريد و به زندان تبديل كرد. از اين به بعد اين عمل توجيهى فقهى ـ حقوقى را براى نگه دارى زندانيان و سرپرستى زندان ها توسط مقامات رسمى (كه در عربى (امام) ناميده مى شوند) به وجود آورد.(22) تصوير ظاهراً معتبرى در باره وضعيت زندان ها در دوران عُمر در داستانى كه توسط بلاذرى مورخ نقل شده عرضه شده است. مردى از كوفه به نام (معن بن زائده) به جعل نشانه هاى خلافت و اختلاس پول ماليات متهم شد. زندانى كه وى در كوفه در آن گرفتار بود كلبه اى ساخته شده از نى (قَضْب) بود كه او توانست به راحتى از آن فرار كند. (معن) خودش را به عُمر تسليم كرد و عُمر با مشورت [امام] على& او را شلاق زده و براى مدت نا معينى زندانى كرد.(23) به نظر مى رسد كه ميراثِ عربى اسلام موجب شد كه زندانى كردن هم چنان به عنوان شيوه اى نسبتاً مشكوك [براى تنبيه متخلّفين] تلقى شود. در دفاع ازآن ميراث و سنت بايد يادآورى كرد كه زندانى كردن در صدر اسلام معادل مجازات حدّ براى زنا بود و پيامبر^ شخصى را بر اساس اتّهام به زندان فرستاد [امام] على& از دو زندان استفاده كرد و از اين قبيل البته با استدلالى مبنى بر اين كه زندانى كردن برداشتى از اصطلاح تبعيد (يُنْفَوا) در قرآن است.(24) (مائده آيه 32 ـ 37) (هر چند كه قطعاً اين استدلال براى ما قانع كننده نيست.) روى هم رفته اين گونه شواهد كافى نيست. در حدود ـ بخش عمده مجازات هاى كيفرى كه توسط قانون شرع معين شده اند ـ (زندان) ذكر نشده است. هم چنين در بسط و جرح و تعديل هايى كه ضرورتاً بايد در (حدود) به مقتضايِ زمان اِعمال شود اين مطلب مبتنى بر شواهد كافى نيست.رساله مشهور (ابن ابى زيد قيروانى) در قرن دهم را ـ كه كتاب چه اى است در باره نظام قضايى مالكى ـ مى توان به عنوان نمونه ارائه داد. ابن ابى زيد با زندانى كردن افراد در موارد زير موافق است:1ـ در مورد قتل بدون قصد دزدى وغارت گرى بعد از آن كه رضايت گرفته شد صد تازيانه به قاتل زده مى شود و