بیشترلیست موضوعات سخنى با خواننده مقدمه مترجم ديباچه فصل اول:
طـرح مسئـله فصل سوم:
تعـاريف آزادى فصل چهارم:
ابعاد جامعه شناختى و حقوقى مفهوم آزادى الف ـ برده دارى ب ـ موارد محروميّت از آزادى زندان بيگارى فصل پنجم:
نظريات فلسفى در باره آزادى الف ـ آزادى; مفهومى اخلاقى پ ـ آزادى در تأمّلات متافيزيكى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
كوچك تر به عنوان نمونه بحث مفصلى از آزادى اراده [اختيار] ممكن است تحقيق كاملى را در مشاجره مداوم ميان مدافعان و مخالفان طالع بينى ضرورى گرداند. هدف اين كتاب كوچك آن قدر بلندپروازانه نيست كه به همه اين مطالب بپردازد.در عوض در اين كتاب روش بسيار محدودتر گردآوريِ عبارت ها و سخنان صريح در باره مفهوم آزادى كه در لا به لاى ادبيات و متون اسلامى يافت مى شوند پى گيرى شده است. البته اين كار نيز به صورت كامل صورت نگرفته است. قطعاً مطالب مهمّ و مصاديق جزئيِ بسيار زيادى از موضوعات خاصى بايد از ديد من دور مانده باشد. به هر حال اميدوارم كه در اين جا سرآغاز مفيدى براى مطالعه اين موضوع فراهم شده باشد.ممكن است چنين به نظر برسد كه بعضى از مطالب اين اثر ربطى به آزادى نداشته باشد اما علت طرح چنين مطالبى تا اندازه اى اين است كه در اصل قرار بود مبحث آزادى فصل اوّل كتاب مفصل ترى به نام (انسان در جامعه از ديدگاه اسلام) باشد يعنى بحث تنش ها و تضادهايى كه ميان اشخاص و جامعه در دوران ميانه اسلام وجود داشت (هم چنان كه به نحوى از انحا در هر جامعه اى وجود دارد). مى توان به سهولت حدس زد كه چنين كتابى حاوى چه موضوعاتى است. بعضى از اين موضوعات را من جمع آورى كرده ام و احتمالاً يك يا چند موضوع مرتبط ديگر را نيز در آينده بررسى خواهم كرد. مطمئناً انتظار مى رود كه ديگر دانش مندان نيز به چنين موضوعاتى بپردازند. با اين حال فكر نمى كنم كه بتوان چنين كار گسترده اى را به نتيجه رضايت بخشى كه در نظر داشتم برسانم. به همين جهت تصميم گرفتم فصل مقدماتى آن (طرح) را كه به نظر من به خودى خود كامل است منتشر نمايم. البته چشم انداز و جاى گاه اين فصل وقتى آشكارتر مى شود كه آن را در زمينه اى كه از آن نشأت گرفته است قرار دهيم.
فصل اول: طـرح مسئـله
منشأ آزادى را بايد در دوران ما قبل تاريخ و در حوزه حقوقى جست وجو كنيم. در آن دوران انسانِ آزاد از لحاظ حقوقى با برده خويش تفاوت داشت. هر جا كه سنّتِ(1) برده دارى وجود داشت تعريف آزادى مشكلى به بار نمى آورد. در اين شرايط آزادى عبارت از (شأن حقوقى انسان هاى آزاد در مقابل بردگان) بود. در حقيقت چنين تعريفى از آزادى آن قدر روشن و صريح و مورد قبول عامه بود كه كنار نهادن آن و ارائه مفهومى نو و گسترده به تلاش فكرى قابل ملاحظه اى نياز داشت. تا جايى كه ما مى دانيم يونانيان نخستين كسانى بودند كه در انجام چنين تلاشى موفق شدند و در نتيجه مفهوم آزادى را در مسيرى انداختند كه سرانجام (آزادى) به