سند در روايت ، اهميت بسيار دارد . از راه سند ، در بسياري از موارد ، ميشود به درستي و نادرستي روايتي پي برد . با اين حال ، سند ، در همه جا کاربرد ندارد . چه بسا سندي نادرست است ، ولي محتواي روايت درست و سازگار با قرآن و مذاق شريعت است و گاه سند درست است ، اما محتوا سست و ناسازگار با قرآن و مذاق شريعت است . از اين روي ، بررسي محتوايي و متني روايت ، بايد در دستور کاوشگر در روايات قرار بگيرد ؛ زيرا :الف . بخشي از سيره پيامبر ( ص ) و امامان از طريق اهل سنت وارد شده که بسياري از راويان آنان ، شرايط لازم را ندارند .اين که در بررسي مسائل فقهي ، اکنون کمتر به سيره رسول اکرم ( ص ) و ائمه ( ع ) استشهاد ميشود ، به اين جهت است که سند آن را کافي نميدانند ؛ امّا در عمل ، بخش عمده باورهاي مردم را سيره تشکيل ميدهد .ب . در سيره پيامبر ، اختلاف بسيار وجود دارد و رخدادهاي زندگي آن حضرت گونه گون نقل شده ؛ از اين روي در محتواي هر پديدهاي که در کتابهاي تاريخي و سِيَر نقل شده ، بايد به دقت نگريست و به بوته تحقيق و بررسي گذاشت .