ميكني كه در اين صورت، از دوستي تودست ميكشد؛ امّا از طبيعتش دست نميكشد.آن حضرت به فرزندش حسن(ع) چنين سفارش ميكند:ايّاكَ و مُصادَقَةَ الْكذَّابِ فاِنّه كالسَّرابِ، يُقَرَّبُ عَلَيْكَ الْبَعيدَ و
يُبَعِّدُ عَلَيْكَالْقَريبَ.]فرزندم[ بر تو باد پرهيز از دوستي با دروغگو، كه او به سراب ماند،دور را به تو نزديك و
نزديك را به تو دور مينمايد.
4. طمع
طمع به معناي چشم داشتن به مال و ثروت ديگران است. علي(ع) اينصفت را سبب خواري و بردگي ميداند و ميفرمايد:طمعكار در بند خواري گرفتار است.طمع بردگي جاودان است.طمعكار با هدف دستيابي به موقعيت يا نعمت با انسان دوست ميشود وپس از رسيدن به
هدف، نوميدي از آن يا دل بستن به موقعيت يا نعمتيگرانبهاتر دوستي را از ياد ميبرد.امام(ع) ميفرمايد:هر كه تو را براي چيزي دوست بدارد، با رسيدن به آن تو را ملولخواهد ساخت.هر دوستياي كه طمع پديدش آرد، نوميدي از ميانش ميبرد.
5. حماقت
احمق كسي است كه به سبب نداشتن درك صحيح نميتواند تصميماتارزشمند بگيرد، موقعيت شناس و راز دار نيست و به خاطر نداشتن شعور كافيگاه تمام زندگي خود را به
تباهي ميكشاند. علي(ع) دوستي با احمق رابهشدت نكوهش ميكند و همدمي با او را سبب
شكنجة روح ميداند:دوستي احمقان چون سراب ناپديد ميشود و چون مه ميپراكند.از دوستي با احمق بپرهيز؛ زيرا آن جا كه ميپندارد به تو سودميرساند زيان ميرساند و در
حالي كه ميپندارد شادت كرده است،غمگينت ميكند.معصومان صفات متعددي براي احمق بيان كردهاند. امام صادق(ع) ازحضرت عيسي(ع) چنين
نقل كرده است:من بيماران را مداوا كردم و به اذن خدا شفا دادم و كور مادرزاد وشخص برصدار را به
اذن خدا بهبودي دادم و مردگان را به اذن خدازنده كردم، ولي شخص احمق را نتوانستم
اصلاح و معالجه كنم. بدانحضرت گفتند: يا روح الله احمق كيست؟ فرمود: شخص خودپسند
وخودرأي، آن كس كه هر فضيلت و برتري است آن را براي خود ميبيندنه براي ديگران و
همه جا حقّ را به خود ميدهد نه به ديگران. ايناست آن احمق كه بهبودي و مداوايش
مقدور نيست.