نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید هاشم رسولی محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با اين حال (ارزشى براى تو قائل نيستم) قدر و مقام تو را بسيار پست مى دانم و به سختى تو را سرزنش كرده و نكوهش و توبيخ بسيار دارم!


اما چه كنم (كه با اين حال) چشمها گريان و سينه ها (در فراق عزيزان) سوزان است (و بى تابى ما بدان خاطر است نه آن كه از تو ترسى در دل داشته باشيم)!


آه! اين ماجرا چقدر شگفت انگيز است كه حزب خدا به دست حزب شيطان و آزادشدگان كشته مى شوند و اين دستهاى شما به خون ما آغشته شود و گوشتهاى ما از دهنهاى شما بريزد و آن بدنهاى پاك و پاكيزه را گرگان بيابان سركشى كنند و كفتارها در خاك بغلتانند!


اگر تو كشتن و اسارت ما را امروز براى خود غنيمتى مى دانى به همين زودى بايد غرامت سنگين اين كار را بپردازى; آن هنگامى كه چيزى جز آنچه به دست خود فرستاده اى نيابى و پروردگار سبحان به بندگان ستم نمى كند!


شكوه ما تنها به خداى تعالى است و بر او اعتماد داريم!


(اى يزيد) اكنون هر نقشه و توطئه اى دارى درباره ما انجام ده و از هر كوششى در اين باره فروگذار مكن اما به خدا سوگند (هرچه كنى) نمى توانى نام و نشان ما را محو كنى و سروش ما را بميرانى و به حدّ ما نتوانى رسيد و ننگ اين اعمال ننگين و ستمها را نتوانى شست.


بدان كه رأى و تدبيرت سست و روزگارت اندك و انگشت شمار و جمعيت تو رو به پراكندگى است در آن روز كه منادى خدا فرياد زند: همانا لعنت خدا بر ستمكاران باد!


با اين همه من خداى را ستايش مى كنم كه آغاز زندگى ما را به سعادت و آمرزش مقرر فرمود و پايان آن را شهادت و رحمت قرار داد و از خداى تعالى مى خواهيم كه پاداش نيك خود را بر شهيدان ما كامل گرداند كه به راستى او بهترين دوست و مهربان است و او ما را كافى و بهترين مدافع و وكيل است.


اين بود مضمون سخنرانى جالب و آتشين دختر فاطمه (س) كه با نهايت كوششى كه نگارنده داشت بدين گونه در قالب الفاظ فارسى درآورد و كسى كه با ادبيّات عرب سرو كار داشته باشد مى داند كه استعارات و كنايات و فصاحت و بلاغت و در عين حال شجاعت در ايراد اين خطابه به حدّى است كه نمى توان خصوصيّات آن را در الفاظ فارسى درآورد و بر روى هم چنانكه گفتيم بانوى شجاع كربلا با تمام محدوديتى كه داشته و فشارهايى كه از آن همه مصيبت و صدمات جسمى و روحى بر او وارد شده در اين سخنرانى نسبتاً كوتاه همه چيز را گفته و به طورى حساب شده و جامع سخن گفته كه راه هرگونه عذر و بهانه را بر دشمن خون خوار و ضدانسانى خود بسته و خلاصه از اين فرصت كوتاه و حساس حداكثر استفاده را براى محكوم ساختن و كوبيدن جبار و ياغى زمان خود نموده است! بدان سان كه تزلزلى در دستگاه سلطنت پسر معاويه انداخت و او را ناچار كرد تا به نحوى براى اين تنديها و افشاگريهاى دختر على (ع) محمل و عذرى بتراشد و افكار حاضران را از تدبّر در سخنان زينب و آثار آن به سوى ديگرى متوجه سازد و از همين روست كه مى گويند: يزيد پاسخ همه حقگويى هاى زينب را با يك شعر داد و گفت:


يا صَيْحَةً تُحْمَدُ مِنْ صَوائحِ مِا أَهْوَنَ الْمَوْتَ عَلَى النَّوائحِ!


فريادى است شايسته كه از حلقوم فرياد زننده اى بيرون آيد و تحمل مرگ بر زنان نوحه گر آسان نيست!)

/ 51