او با خواندن اين شعر مى خواست به حاضران مجلس بفهماند كه سخنان تند و سرزنشها و افشاگريها و اهانتها از احساسات قلبى و تأثيرات درونى اين زن سرچشمه گرفته و روى حساب و اساسى نيست؟ اما كجا…!
زينب كار خود را كرده بود و رسالت سنگين و پرمخاطره خود را به انجام رسانيده بود آبروى يزيد و خاندان كثيف بنى اميه را برده و پرده از روى جناياتشان برداشته بود كه ديگر با خواندن اين شعر و امثال آن جبران پذير نبود و طولى نكشيد كه يزيد را ناچار كرد تا از جناياتى كه انجام داده بود اظهار ندامت و پشيمانى كند و گناه را به گردن پسر بى اصل و نسب زياد بيندازد و خود را در قتل سيدالشهداء (ع) مبرّا سازد و به دنبال آن در صدد دلجويى و نوازش خاندان پيغمبر بر آمده و از آن مصيبتها و اهانتهايى كه به آنها شده است عذرخواهى كند تا بدين وسيله احساسات مردم مسلمان شام را كه سخت بر ضد او تحريك شده و بيم انفجار و انقلابى از اين ناحيه مى رفت آرام كند و از اين روست كه مى نويسند:
ييزيد زين العابدين و بانوان را خواست و پس از عذرخواهى و اظهار ندامت و پشيمانى از آنچه پيش آمده مسؤوليت وقايع را به گردن پسر زياد انداخت. وى به آنها پيشنهاد كرد كه اگر مايليد با كمال عزت و احترام در شام بمانيد و يا به شهر وموطن اصلى خود مدينه باز گرديد.
خاندان پيغمبر (ص) كه مى دانستند اين پيشنهاد يزيد جز از روى ناچارى و ترس از عكس العمل مردم شام صورت نگرفته و هدفى جز عوام فريبى ندارد باز هم از اين فرصت كوتاهى كه به دست آمده بود براى بهره بردارى بيشتر و كامل كردن رسالت تاريخى خويش بدو گفتند:
نخست ما را آزاد بگذاريد تا براى كشتگان خود عزادارى كنيم; چون از روزى كه عزيزان ما را كشته اند نگذاشته اند ما براى آنها اشك بريزيم.
بر طبق نقلى وقتى يزيد پيشنهاد مزبور را كرد حضرت زين العابدين (ع) فرمود: من بايد در اين مورد با عمه ام زينب مشورت كنم; چون سرپرست يتيمان و غمگسار اسيران اوست و چون با زينب در اين باره مذاكره كرد حضرت زينب اين پيشنهاد را داد. به هر صورت بانوى شجاع و قهرمان ما در تشكيل چنين مجلسى ـ كه به طور وضوح به رسوايى بيشتر يزيد و بنى اميه منجر مى شد و تكميل كننده مجلسها و تبليغات و سخنرانى هاى قبل بود ـ نقش اصلى و اساسى داشته كه بر اهل تاريخ و اطلاع پوشيده نيست.
اين مطلب براى يزيد هم به خوبى روشن بود كه تشكيل چنين مجلسى به زيان او و سلطنت او پايان مى پذيرد اما چون خودش قول داده بود كه هر خواسته اى داشته باشند انجام دهد ناچار موافقت كرد و خانه وسيعى را در اختيار اهل بيت پيغمبر گذارد و مراسم عزادارى امام (ع) در كنار قصر يزيد برپا شد و مرثيه خوان مجلس نيز بيشتر همان بانوى بزرگ (حضرت زينب (س)) بود. از جمله مرثيه هاى منظومى كه از آن مخدره در مجلس مزبور نقل شده اين است:
اَما شَجاك يا سَكَنُ قَتْلَ الْحُسَيْنِ وَالْحَسَن ظَمْآنَ مِنْ طُولِ الْحَزَنِ وَكُلُّ وَغْدٍ ناهِلُ يَقُولُ يا قَوْمَ اَبِي عَلِيٌّ الْبِرُّ الوَصيِّ وَفاطِمُ اُمِّى الَّتى