نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید هاشم رسولی محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

او با خواندن اين شعر مى خواست به حاضران مجلس بفهماند كه سخنان تند و سرزنشها و افشاگريها و اهانتها از احساسات قلبى و تأثيرات درونى اين زن سرچشمه گرفته و روى حساب و اساسى نيست؟ اما كجا…!


زينب كار خود را كرده بود و رسالت سنگين و پرمخاطره خود را به انجام رسانيده بود آبروى يزيد و خاندان كثيف بنى اميه را برده و پرده از روى جناياتشان برداشته بود كه ديگر با خواندن اين شعر و امثال آن جبران پذير نبود و طولى نكشيد كه يزيد را ناچار كرد تا از جناياتى كه انجام داده بود اظهار ندامت و پشيمانى كند و گناه را به گردن پسر بى اصل و نسب زياد بيندازد و خود را در قتل سيدالشهداء (ع) مبرّا سازد و به دنبال آن در صدد دلجويى و نوازش خاندان پيغمبر بر آمده و از آن مصيبتها و اهانتهايى كه به آنها شده است عذرخواهى كند تا بدين وسيله احساسات مردم مسلمان شام را كه سخت بر ضد او تحريك شده و بيم انفجار و انقلابى از اين ناحيه مى رفت آرام كند و از اين روست كه مى نويسند:


ييزيد زين العابدين و بانوان را خواست و پس از عذرخواهى و اظهار ندامت و پشيمانى از آنچه پيش آمده مسؤوليت وقايع را به گردن پسر زياد انداخت. وى به آنها پيشنهاد كرد كه اگر مايليد با كمال عزت و احترام در شام بمانيد و يا به شهر وموطن اصلى خود مدينه باز گرديد.


خاندان پيغمبر (ص) كه مى دانستند اين پيشنهاد يزيد جز از روى ناچارى و ترس از عكس العمل مردم شام صورت نگرفته و هدفى جز عوام فريبى ندارد باز هم از اين فرصت كوتاهى كه به دست آمده بود براى بهره بردارى بيشتر و كامل كردن رسالت تاريخى خويش بدو گفتند:


نخست ما را آزاد بگذاريد تا براى كشتگان خود عزادارى كنيم; چون از روزى كه عزيزان ما را كشته اند نگذاشته اند ما براى آنها اشك بريزيم.


بر طبق نقلى وقتى يزيد پيشنهاد مزبور را كرد حضرت زين العابدين (ع) فرمود: من بايد در اين مورد با عمه ام زينب مشورت كنم; چون سرپرست يتيمان و غمگسار اسيران اوست و چون با زينب در اين باره مذاكره كرد حضرت زينب اين پيشنهاد را داد. به هر صورت بانوى شجاع و قهرمان ما در تشكيل چنين مجلسى ـ كه به طور وضوح به رسوايى بيشتر يزيد و بنى اميه منجر مى شد و تكميل كننده مجلسها و تبليغات و سخنرانى هاى قبل بود ـ نقش اصلى و اساسى داشته كه بر اهل تاريخ و اطلاع پوشيده نيست.


اين مطلب براى يزيد هم به خوبى روشن بود كه تشكيل چنين مجلسى به زيان او و سلطنت او پايان مى پذيرد اما چون خودش قول داده بود كه هر خواسته اى داشته باشند انجام دهد ناچار موافقت كرد و خانه وسيعى را در اختيار اهل بيت پيغمبر گذارد و مراسم عزادارى امام (ع) در كنار قصر يزيد برپا شد و مرثيه خوان مجلس نيز بيشتر همان بانوى بزرگ (حضرت زينب (س)) بود. از جمله مرثيه هاى منظومى كه از آن مخدره در مجلس مزبور نقل شده اين است:


اَما شَجاك يا سَكَنُ قَتْلَ الْحُسَيْنِ وَالْحَسَن ظَمْآنَ مِنْ طُولِ الْحَزَنِ وَكُلُّ وَغْدٍ ناهِلُ يَقُولُ يا قَوْمَ اَبِي عَلِيٌّ الْبِرُّ الوَصيِّ وَفاطِمُ اُمِّى الَّتى

/ 51