زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) - نسخه متنی

مصطفی اولیایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ايـن مـخـتـصـر نـگـنجد. بعد از مرگ يزيد، قاتلين امام حسين عليه السّلام هـمـچـنـان در مـصـادر امـور و راءس كـار بسر مى بردند تا آنكه سرانجام گرفتار پنجه عـدالت شـدنـد. پـنـج سال و چند ماه از شهادت پرافتخار پاكبازان كربلا مى گذشت كه سـحـرگاه يك روز، عده اى از طرفداران آل على عليه السّلام به سركردگى ((مختار)) و مـعـاونت ((ابراهيم بن مالك اشتر نخعى )) در كوفه ، ناگهانى ، كودتايى خونين به راه انداختند. و جهت گرفتن انتقام قتل شهداى كربلا قيام كردند. هنوز ساعتى از آغاز و ابتداى نـهـضـت آنـان نـگـذشته بود كه جمع زيادى از ظالمين و جنايتكاران كربلا به خاك و خون كشيده شدند، سراسر كوفه را موج انقلاب فراگرفت .سربازان رشيد مختار و فدائيان سيدالشهدا عليه السّلام فرياد مى زدند:

((مـا انـتـقـام خـون حـسـيـن عـليـه السـّلام و يـارانـش را از آل سفيان و طرفدارانشان خواهيم گرفت )).

شهر كوفه مانند اطراف شهر ((بستان )) يكپارچه خون شده بود و كشته هاى كفار يزيدى بـه گـونـه بـعـثـيـان روى هـم انباشته شده بودند. زبانه هاى آتش جنگ از هرطرف بالا گـرفـتـه بـه انـدرون مـقـر فـرمـانـدارى كـوفـه پـيـش مـى رفـت . سر و صدا همه جا را فـراگـرفـته بود. ظالمين پياپى به زمين در مى غلطيدند و از هرطرف صداى تكبير به گوش مى رسيد. در ميان صداى برخورد سلاحهاى آهنين از هرسو شنيده مى شد.

((اللّه اكبر، اللّه اكبر، مرگ بر آل سفيان ، مرگ بر طرفداران بنى اميه ، مرده باد دشمنان خاندان على عليه السّلام ، اى خونخواهان حسين عليه السّلام يكنفر از بدخواهان على نبايد زنده بماند، ما انتقام مى گيريم ، هـركـس در صـحراى كربلا به روى حسين عليه السّلام شمشير كشيده باشد، بايد نابود شود، درود بر حسين عليه السّلام


سلام بر حسين عليه السّلام و يارانش ، نگذاريد كسى فرار كند، يا حسين ! يا حسين !

نَصْرٌ مِنَ اللّهِ وَفَتْحٌ قَريبٌ، لَبَّيْكَ يا حُسَينْ! لَبَّيْكَ يا حُسَيْن !

ما به ياريت برخاسته ايم ...)).

لحـظـه بـه لحـظـه و ثـانـيـه بـه ثـانـيه بر تعداد ياران مختار اضافه مى شد، و به هـمـانـگونه كه طرفداران او رو بفزونى مى نهادند دشمنان و مخالفين وى نيز به سوى كمى و قلّت و نابودى مى رفتند.

بـه گـونـه لشـگـر رو بـه زوال صـدام يـزيـدى (107) ، طـرفـداران آل سـفـيـان در كوفه به سوى نيستى مى رفتند و مانند ((سپاه حزب اللّه )) هرلحظه بر عده ياران مختار اضافه مى شد تا بالا خره پس از سه روز كشتار و جنگ ، قيام مختار به ثمر رسيد و جنايتكاران سقوط كردند.

مختار دارالاماره را به تصرف در آورده بر اوضاع كوفه مسلط شد. سرداران و افسران و سـربـازان او دقـيـقه به دقيقه و ثانيه به ثانيه يكى از قاتلين شهدا را دستگير كرده بـه حـضـورش مـى آوردنـد.

لحـظـه اى نبود كه به او خبر ندهند فلان ظالم را كشته و يا اسـيـر كـرده ايـم . او دسـتـور داد ليـسـتـى تـرتيب بدهند و هركس را كه مى كشند نام او را بنويسند تا مبادا كسى از پنجه انتقام بگريزد.

سـرانـجـام ، در مدت كوتاهى ، دنياى اسلام از لوث آنان پاك شد. و همانطور كه حتى يك نـفـر بـعـثـى بـراى نـمـونـه در شـرق كـارون بـاقـى نـمـانـد و هـمـه بـه سـزاى اعمال ننگين خويش رسيدند و اطراف آبادان ، گورستان بعثيان شد، كوچه هاى كوفه نيز از اجـسـاد مـتـعـفـن كـفـار و جـنـايـتـكـاران كـربـلا انـباشته شد. و مختار دستور داد هركدام از لشـگـريـان ابـن سـعـد، مـتـنـاسـب بـا ظـلمـى كه بر حسين عليه السّلام و ياران وفادارش رواداشته بودند به عقوبت برسند و سپس سر از تن آنان جدا كنند. (108)

((مختار)) در اندك مدتى موفق شد دمار از روزگار قاتلين حسين عليه السّلام رآورده ، همه را نـابـود

/ 49