2- بيداري ديني؛ جلوهاي زيبا و دلربا
از نمودهاي جلوة روحي رواني دورة جواني «بيداري ديني» است. حالتي كه آغاز آن با شروع نوجواني و آوار شبهات فكري فرهنگي پديدار ميشود و فرد نسبت به مباني ديني و اصول مذهبي دچار شك و ترديد ميگردد اما با آشنايي بيشتر و مطالعة عميقتر نسبت به مذهب و احساس ضرورت آن، افزون بر نگاه همه سويه به آموزههاي آسماني، نيازي فراوانتر به دين حس ميكند. دورة جواني با روحيات گذشته نوجواني و هجوم انواع پرسشهاي ديني همراه ميشود و در كنار عشق و علاقه به دانش دين و كنجكاوي بسيار در آن، دستهاي پيدا و پنهاني سعي در غبارآلود كردن اذهان جوانان نسبت به باورهاي ديني دارند. از اين رو با ابزار مختلف و رسانههاي فراوان، بنيانهاي ضعيف و اندك اعتقادي اين گروه تأثيرپذير را هدف قرار ميدهند، بيشك هر گاه آن عطش روحي و اين پرسشهاي پي در پي با زمزم معرفت و كوثر شيرين شناخت، سيراب نشود و جوانان با آموزههاي ديني خود به گونهاي كامل، پويا و حتي گويا آشنا نشوند، دين در نگاهشان سدي آهنين جلوهگر خواهد شد؛ مانعي كه خوشبختي، تنوع، نشاط و شادي را از آنان سلب ميكند و با ارائه سلسله دستورهايي خشك، بيروح و دور از انعطاف، راه نوگرايي و نوفهمي را با احكام منع و امتناع آلود خود مسدود مينمايد! بدون آنكه بهپويي و بهگزيني اين قشر و پاسخگو باشد و گوهر همان دانش و بينش را با چينشي زيبا، برابر آنان جلوهگر سازد!! و اين آغازي ظلماني و تاريك براي دير گريزي و حتي دين ستيزي جوانان خواهد بود.![1]امام و ژرفاي نگاه به جوانان
امام خميني، حكيمي ژرف انديش و پدري روشن ضمير بود كه از آغاز نهضت اسلامي نگاه اندشمندانة خود را بر اين پرتو تأثيرپذير و تأثيرگذار جوانان قرار داد و بيداري ديني اين قشر عظيم را با زيباترين راه و شيوه، برانگيخت. شيريني و شيوايي، سعادت و صلابت، و جامعيت و خاتميت دين را يك جا عرضه نمود و دل و ديدة جوانان را از سراب فرهنگي غرب بيزار ساخت.او در آغاز حركت الهي خود - در نجف اشرف - تمامي جوانان روحاني و دانشجو را به نگاهي نو، همه سويه، ژرف و جامع به دين فرا خواند و فرمود:«حس مسئوليت نسل جوان و كوششهاي بيشائبه آنان در راه دفاع از اسلام و نواميس قرآن مجيد در خور تقدير و اميدواري است. اينجانب در اين تبعيدگاه ثانوي، چشم اميدم به جوانان روحاني و دانشگاهي مسلمان بوده و انتظار دارم كه با تهذيب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقيقات وسيع و دامنه داري را در زمينة شناخت احكام اسلامي و مباني نوراني قرآن آغاز نمايند، اسلام واقعي را بشناسيد و بشناسانيد.»[2]توجه دادن امام راحل در سخنان بسيار خود به مزاياي مكتب اسلام، سعادت بخشي و هدايتگري آموزههاي ديني، همه سويه بودن تعاليم دين در سلامت دنياي دين باوران و سعادت آخرت آنان و سرانجام حفاظت استقلال و آزادي ملّتها - در جلوههاي فردي و اجتماعي - توسط مذهب، بيانگر اين حقيقت روح افزاست كه جوانان پويا و آرمانگرا، هماره بايد به دنبال ناب حقايق باشند و حق را يكي دانسته و در پي آن تلاش كنند. به ياوه هايي كه گاه دشمنان از زبان برخي دوستان يا دوست نمايان عرضه ميكنند و با سخنان آهنگين و پر جاذبه، دين را سلسله آموزههاي اخلاقي براي آخرت انسانها دانسته - كه در جامعه امروزي فاقد نقش آفريني خواهد بود - معرفي ميكنند، توجهي نكرده، زيرا با نگاهي خردمندانه بيش از نيمي از احكام و دستورات مذهب را همگام با مصالح اجتماعي و سياسي مييابند و همانگونه كه دين باوران متعهد در طول تاريخ و در صحنههاي مختلف حضور داشتهاند و عملكردهاي افتخار آفريني در حفظ استقلال و آزادي ملّتها داشتهاند، تحصيل كردگان روشنفكري بودهاند كه در برهههاي گوناگون با كمترين سختي، دچار لغزش شده و با امضاي خود، قراردادهاي استعماري قدرتها را، تأييد كردهاند، زيرا زندگي را با جلوههاي ظاهري تفسير ميكنند و توان نيم نگاهي به آسمان معارف و عقايد الهي در خود نمييابند.امام خميني با نگرش جامع به دين، جوانان را خطاب قرار داده فرمود:«اينجانب در اين نفسهاي آخر عمرم، اميدم به طبقه جوان عموماً دانشجويان خارج و داخل اعم از روحاني و غيره ميباشد. اميد است دانشمندان و متفكران روشن ضمير، مزاياي مكتب نجات بخش اسلام كه كفيل سعادت همه جانبة بشر و هادي سبل خير و دنيا و آخرت و حافظ استقلال و آزادي ملّتها و مربي نفوس و مكمل نقيصههاي نفساني و روحاني و راهنماي زندگي انسان است، براي عموم بيان كنند».[3][1] . ر.ك: نگاه حوزه، ش 50 و 49، ص 3.[2] . صحيفة نور، ج 1. ص 195.[3] . پاسخ امام (قدس سره) به تلگرامهاي انجمن اسلامي اروپا، آمريكا و كانادا در سال 1356؛ صحيفة نور، ج 1، ص 227.