3- وظيفة جوانان نسبت به قرآن
1. شناسايي حقيقت قرآن و انس با آن
قرائت، تلاوت، حفظ، عمل و انس با قرآن مراحل مختلف آشنايي با حقيقت قرآن است. در قرائت، سخنان خداوند را به گونهاي ميخوانيم كه با اداي حروف و بيان صحيح واژهها ارتباطي ظاهري با الفاظ برقرار كنيم، اما در تلاوت، همراه و همپاي مفاهيم آيات شده، شعاع روشني بخشي از مفاهيم آيات را در آينة دل مينشانيم. در حفظ، به دنبال جذب الفاظ در ذهن خود هستيم ولي در عمل در پي ايجاد مفاهيم، به صورت عملي و مجسم در زندگي خواهيم بود، تا بدانجا كه به قلة قداست و سعادت انس با آيات الهي دست يابيم.در اين حالت به مقامي ميتوان دست يافت كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ اينچنين بدان اشاره كرده، فرمود:«اگر همة مردمي كه بين مشرق و مغرب عالم وجود دارند، از بين بروند و كسي روي زمين نباشد و من تنها باشم، چنانچه قرآن با من باشد هرگز احساس وحشت نميكنم.»[1]رهبر فقيد انقلاب با اشاره به اين وظيفه، جوانان هوشمند و فرزانه را به چنين شناختي دعوت كرده، فرموده است:«مجاهدات و كوششهاي خستگيناپذير شما جوانان روشن ضمير مسلمان، در راه درك صحيح اسلام و شناسايي حقيقت قرآن كريم، موجب اميدواري و خرسندي مسلمانان بيدار است. بر شما جوانان مسلمانان لازم است كه در تحقيق و بررسي حقايق اسلام، در زمينههاي سياسي، اقتصادي اجتماعي، و غيره، اصالتهاي اسلامي را در نظر گرفته و امتيازاتي كه اسلام را از همة مكاتب ديگر جدا ميسازد، فراموش نكنيد، مبادا قرآن مقدس و آيين نجات بخش اسلام را مكتبهاي غلط و منحرف كنندهاي كه از فكر بشر تراوش كرده است خلط نماييد.»[2]در كتاب گرانسنگ «آداب الصلوة» نيز با استناد به سخن امام صادق ـ عليه السّلام ـ درباره قرائت قرآن، توسط جوان و آثار جاودان آن در او، ميفرمايد:«در حديث است كه «كسي كه قرآن را در جواني بخواند، قرآن با گوشت و خونش مختلط شود»[3] و نكتة آن، آن است كه در جواني اشتغال قلب و كدورت آن كمتر است، از اين جهت قلب از آن بيشتر و زودتر متأثر شود و اثر آن نيز بيشتر باقي ماند.»[4]
2. آشنايي با منطق شيوا و بينش قرآن
امام امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ شيوايي و روشنايي سخن خداوند را در قرآن اينگونه ترسيم ميفرمايد:«با كتاب خداوند توان ديدن حقايق هستي مييابيد و قدرت گفت و شنيدن سخن با آن را پيدا ميكنيد، بعضي از قرآن از بعضي ديگر سخن ميگويد و برخي گواه برخي ديگر است».[5]امام خميني نيز همگان را به اين شيوة ارزشمند فرا خوانده، در سخن پر بار اينگونه ميگويد:«آنگاه كه منطق قرآن آن است كه ما از خداييم و به سوي او ميرويم و مسير اسلام بر شهادت در راه هدف است و اولياي خدا ـ عليهم السّلام ـ شهادت را يكي از ديگران به ارث ميبردند و جوانان متعهد ما براي نيل شهادت در راه خدا، درخواست دعا ميكرده و ميكنند، بدخواهان ما از همه جا وامانده، دست به ترور وحشيانه ميزنند، ما را از چه ميترسانند؟[6]جوانان عزيزم كه چشم اميد من به شماست! با يك دست قرآن را و با دست ديگر سلاح را برگيريد و چنان از حيثيت و شرافت خود دفاع كنيد كه قدرت تفكر توطئه عليه خود را از آن سلب نماييد. و چنان با دوستانتان رحيم باشيد كه از ايثار، هر چه داريد نسبت به آنان كوتاهي ننماييد. آگاه باشيد كه جهان امروز دنيا مستضعفين است و دير يا زود پيروزي از آنان است و آنان وارث زمين و حكومت كننده خدايياند.»[7]3. هوشياري در برابر قرآن شناسان و اسلام شناسان دروغين
«اسلام شناس»، «روشنفكر»، «انديشمند»، «اهل نظر در روايات و نهج البلاغه» عناوين زيبا و پر جاذبهاي است كه برخي افراد، خود را بدانها زراندود ميكنند كه شخصيتي چشمگير در جامعه به دست آورند، حال آنكه جوهر وجودشان، آهني زنگ آلود بيش نيست! از آنجا كه نيروي ملكوتي معارف اسلام و هدايتگري آموزههاي قرآن، پرتوي ماندگار و فراگير براي تمامي افراد داشته و قدرت ستم ستيزي و سازش ناپذيري چشمگيري به انسان ميبخشد، برخي از قدرتهاي استكباري و افراد زشت سيرت، مهرههاي پيش ساخته و افراد دستآموز خود را بدين نام و صفت ميآرايند تا مسير پويايي، شور آفريني و خردورزي دين باوران را دگرگون كرده، آنان را به پرتگاه گمراهي سوق دهند.امام راحل، كه افزون بر دانستههاي تاريخي، تجربيات بسياري، از نقشههاي از پيش طراحي شده استعمارگران كسب كرده بود، به گونهاي شفاف پرده از چنين توطئهاي برداشته، ميفرمود:«جوانان عزيز دبيرستاني و دانشگاهي توجه كنند كه سران و سردمداران گروهها كه ميخواهند با اسم اسلام پايههاي آن را سست كنند و جوانان را به دام اندازند، هيچ اطلاعي از اسلام و اهداف قوانين آن ندارند و با خواندن چند آيه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسيرهاي جاهلانه و غلط نميشود اسلام شناس شد.اينان با تفسير انحرافي چند جمله و چند آيه، آيات و جملات صريح را كه مخالفت واضح، با مرام انحرافي و التفاطي آنان دارد انكار مينمايند و در حقيقت تمسك به قرآن و نهج البلاغه، براي كوبيدن اسلام و قرآن است، تا راه را براي رهبران غربي و شرقي خود باز كنند و شما جوانان عزيز و سرمايههاي كشور را بر ضد مصالح كشور خودتان بسيج نمايند. اي جوانان عزيز! هوشيار باشيد كه با تفكر و تفحص، فعاليت اين منافقين بلندگوي غرب و منحرفين بلندگوي شرق را بررسي نماييد ... اينان از اول تاكنون، اسلام را وسيلة اهداف شوم خود كرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازي گرفته و جوانان پاكدل را به دام خود انداخته بودند تا جوانيشان را در راه اهداف استعماري آنان به تباهي كشند.از خداوند متعال بيداري و هوشياري هر چه بيشتر نسل جوان را خواستار و رشد و تعالي علمي و اخلاقي آنان را خواهانم»[8]آشنايي با گفتار قرآن، شيوايي با بينش قرآن و هوشياري در برابر دشمنان قرآن در جوانان عزيز ما روز افزون باد.[1] . اصول كافي. ج 2، ص 602، بحارالانوار، ج 46، ص 107.[2] . صحيفة نور، ج 1. ص 158.[3] . اصول كافي، ج 4، ص 405، (قال الصادق ـ عليه السّلام ـ: من قرء القرآن و هو شابٌ مومن، اختلط القرآن بلحمه و دمه).[4] . آداب الصلوه، ص 19.[5] . نهج البلاغه، خطبه 133، فراز 7 و 8.[6] . صحيفة نور، ج 11. ص 39.[7] . همان، ج 12، ص 19.[8] . پيام حضرت امام به مناسبت آغاز سال تحصيلي سال 1360 شمسي؛ صحيفة نور، ج 15، ص 162 و 161.