توهم مولف «کتاب نقد قرآن»، مبنی بر اینکه «خطاهای نوشتاری در قرآن» است.
- نکتۀ دیگر اینکه نویسنده یا نویسندگان کتاب «نقد قرآن»، در پایان کتاب «نقد قرآن»، در فصل هیجدهم خیال کردند اشکالات ادبی و اعرابگذاری از «قرآن» گرفتهاند گویا این اشکالات را از «خدا»، گرفته است در حالیکه چون از تاریخ قرآن، بیخبر بوده و در ادبیات اطلاع کافی نداشته به چنین توهمی افتادهاند و نمیدانستهاند که قرآن در ابتدای کتابتاش توسط «کتّاب وحی»، اعراب نداشته چنانچه در زبان فارسی هم نویسندگان کتب برای حروف کتابشان، اعرابگذاری نمیکنند اعراب گذاری و حرکات حروف را گذاشتن، مربوط به ابتدای کتابهای دبستان است تا بچهها بتوانند کتاب را درست بخوانند و در زبان عربی هم اعراب گذاری قرآن
اولاً برای کسانی شده که عجم بودند و معنی قرآن را نمیفهمند اما میتوانند متن آنرا صحیح بخوانند
و ثانیاً برای «حفظ بیشتر قرآن از وقوع تحریف در اعراب قرآن» اعرابگذاری شد که در قرنهای بعد از قرن نزول قرآن، توسط اساتید ادبیات معروف و معتبر، انجام گرفته است و اگر خطایی در این اعراب گذاری باشد اشکال بر آن اساتیدی وارد میشود که قرآن را در قرنهای بعد از رسول خدا، اعرابگذاری کردهاند،