است خدایی است انسانگونه و با صفاتی متناسب یک سرکرده یا پادشاه عرب. خدایی که بر تخت پادشاهی (عرش) «نشسته» و «از آنجا، ماموران (ملائکه) را برای انجام کارهای مختلف، مثل خبر گرفتن از اعمال بندگان و اداره امور جهان، اعزام میکند».
«خدایی که حرکت میکند»، «دست» دارد،... «ظلم میکند».
باز نقد ما بر گفته «نقد قرآن»:
آنچه «کتاب نقد قرآن» درباره «خدای قرآن»، میگوید، همان «خدای مسیحیت» بلکه بدتر از آن است یعنی خدای «وهابیها» و بالاخص «خدای تروریستهای وهابی» است که خدای آنها، دارای دست و پا است و حرکت میکند و شکل انسان است و در عرش نشسته است و از بندگانش خبر ندارد و توسط ملائکه فقط از آنها با خبر میشود نه خدای واقعی، که قرآن دربارهاش به موسی میگوید - لن ترانی - یعنی هرگز من دیدنی نیستم و نیز قرآن، آن خدا را محیط بر همه چیز میداند در حالیکه «خدای دیدنی»، «محیط بر همه»، چیز نیست بلکه محاط و محدود است.
و خدائیکه در عین محیط بودن بر همه چیز، به هر کس از رگ