1- اعتقاد نداشتن مولف کتاب «نقد قرآن» به «خدا»:
(- در آخر کتاب نقد قرآن:) «در مورد وجود خدا چه؟
جواب این سؤال، ساده است. از این بهتر نمیشود که «در این جهان، خدایی عالم و عاقل و عادل و مهربان باشد». و ما به عنوان مخلوقات او، باید به او عشق بورزیم و از او اطاعت کنیم و او را به پرستیم.
اما مشکل اینجا است که تا زمان حاضر، ما هیچ دلیل معتبری بر وجود چنین موجودی نداریم».
اما اگر به مطالبی که نویسنده «نقد قرآن»، در قسمتهای دیگر این کتاباش مربوط به «روح و فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق و غیره»، که گفته توجه کافی کنیم، متوجه میشویم که نویسنده «کتاب نقد قرآن»، دیدگاهی کاملاً «حسگرایانه و پوزیتیویسمی و مادهگرایانه» دارد که با وجود چنین دیدگاهی (که فعلاً در جهان به بنبست رسیده است) نمیتواند درباره «اصول اخلاق نیک» و «حقوق طبیعی» و «اثبات خدا» و «روح غیر مادی»، بحثی عقلی و منطقی داشته باشد، علاوه بر آنکه وی حتی آگاهی به «فلسفه غرب» نداشته و به پیامدهای چنین دیدگاهی، آگاهی لازم را ندارد. همچنانکه از خود این دیدگاه هم، آگاهی لازم ندارد.