یعنی رهبران وهابیت، صریحاً خدا را جسم و دارای مکان و همچون انسان، دارای دست و پا و غیره میدانند و خدایی را که مولف «کتاب نقد قرآن»، معرفی کرده دقیقاً همان «خدای مسیحیّت» و «وهابیّت» است نه خدای قرآن که قرآن، خداوند را نادیدنی و محیط به همه چیز و همه چیزدان میداند نه جسم و نه محاط و نه محدود و نه دیدنی یعنی خداوندی که محیط بر همه چیز است و همه چیز دان است و بر هر کاری قادر و توانا است و نیازی به هیچ چیز و هیچ کس ندارد.
{بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احداً}.
- و در «پایان این کتاب نقد و بررسی»، روشن خواهد شد که «اسلامی را که آقای دکتر سها در کتاب نقد قرآناش»، معرفی میکند» «اسلام واقعی مورد قبول اکثریت مسلمانان نیست» بلکه «اسلام وهابیت و تروریستهای تکفیری طالبان و داعش و بوکوحرام و امثال اینها» است که نه تنها همه غیر مسلمانان را واجب القتل میدانند بلکه اکثریت مسلمانان را (که به اعتقادات شرکآمیز آنها، مثل جسم دانستن خدا و امثال اینها، اعتقاد ندارند) را واجب القتل میدانند یعنی «دکتر سها»، اسلام را در این «نقد قرآن» از «چشم و عینک اقلیتی وهابی و تروریست» میشناسد و به آن، اشکال میکند نه به «اسلام واقعی و اسلامی که مورد قبول اکثریت مسلمانان جهان است».