کنند زیرا قبل از پیدایش گاری و درشکه و ماشین، دو نفر که مخالف هم حرکت میکردند وقتی بهم میرسیدند یا از طرف راست و یا از طرف چپ طرف مقابل، حرکت میکردند یعنی از اینکه از طرف راست و یا چپ طرف مقابل حرکت کنند آزاد بودند اما پس از پیدایش «گاری و درشکه و ماشین»، این بلا تکلیفی انتخاب طرف راست یا چپ جاده، مشکل بوجود میآورد و لذا در غیر انگلستان، گاریچیها و درشکهچیها قرارد داد کردند که هر کدام از طرف راست جاده، حرکت کنند و ماشین یا گاری که از «طرف مقابل»، میآید را «طرف چپ»، خودشان قرار دهند و همین قرار داد، جهانی شد در حالیکه اگر همان وقت «عکس این قرارداد»، را قرارداد میکردند که «گاریها و درشکهها و ماشینها، از طرف چپ جاده حرکت کنند، همان جهانی میشد» اینک حرکت از طرف چپ جاده، صحیح میشد پس چیز قراردادی، میتواند بر عکس هم بشود،
اما آیا «بالا بودن آسمان» و «پائین بودن زمین» نسبت به «ما بشرها»، در میان «مفاهیم مورد استفاده بشر» از «مفاهیم قراردادی» است که «میتواند با قرارداد جدید، برعکس شود» یا از «مفاهیم واقعی نسبی» است یعنی «زمین»، واقعاً زیر پا است و آسمان واقعاً، بالای سر است نسبت به «ما انسانها»، یا آنکه این، یک امر قراردادی است و میتواند عکس آن هم قرارداد کرد یعنی آسمان را زیر پا و زمین را بالای